Abstract:
معناشناسی به مطالعة معنا میپردازد. «معنا» آگاهی از بافت فرهنگی و نیز رابطة یک واژه با واژگان دیگر در یک متن است. این مقاله با استفاده از معناشناسی، بر اساس بافت زبانی با بررسی روابط همنشینی و جانشینی به تحلیل معنایی «احسان» صرفا در بافت قرآن کریم میپردازد. از همنشینهای احسان به واژههای «تقوا»، «معروف» و «عدل» و از جانشینهای احسان به واژههای «عمل صالح»، «بر»، «خیر»، «فضل»، «انفاق»، «صدقه»، «زکات» و از واژههای مقابل احسان به «ظلم» و «اسائه» توجه شده است. با استفاده از تحلیل این روابط، به معنای واقعی احسان دست مییابیم. احسان انجام هر عمل نیکی است که نیکی آن آشکار و مورد رغبت، همراه با تقوای نفس است و فرد آن عمل را در جایگاه شایستهاش، متناسب با ضوابط دینی و به عنوان عمل عبادی، در قالب خیر جوانحی یا جوارحی و با فضل و بخشش، در راستای شادی دیگران، تکامل نفس و تقرب به خدا انجام میدهد.معناشناسی به مطالعۀ معنا میپردازد. «معنا» آگاهی از بافت فرهنگی و نیز رابطـۀ یک واژه با واژگان دیگر در یک متن است . این مقالـه بـا اسـتفاده از معناشناسـی، بـر اساس بافت زبانی با بررسی روابط همنشینی و جانشینی به تحلیل معنایی «احسـان » صرفا در بافت قرآن کریم میپردازد. از همنشـی هـای احسـان بـه واژه هـای «تقـوا»، «معروف » و «عدل » و از جانشین های احسان به واژه های «عمل صالح »، «بر»، «خیر»، «فضل »، «انفاق »، «صدقه »، «زکات » و از واژه های مقابل احسان به «ظلم » و «اسـائه » توجه شده است . با استفاده از تحلیـل ایـن روابـط ، بـه معنـای واقعـی احسـان دسـت مییابیم . احسان انجام هر عمل نیکی است که نیکی آن آشکار و مورد رغبت ، همراه با تقوای نفس است و فرد آن عمل را در جایگاه شایسته اش ، متناسب با ضـوابط دینـی و به عنوان عمل عبادی، در قالب خیر جـوانحی یـا جـوارحی و بـا فضـل و بخشـش ، در راستای شادی دیگران ، تکامل نفس و تقرب به خدا انجام میدهد.
Machine summary:
"در معناشناسی هم زمانی یا توصیفی، یک مفهوم ، اصطلاح یا واژه ، با توجـه بـه خـود مـتن بررسی میشود؛ بدین معنا که تمام مسائل مورد نیاز از جمله تعریف ، انواع و عوامل یک واژه را از خود متن درمیآورند؛ به عبارت دیگر، در این نـوع معناشناسـی، اعتقـاد بـر ایـن اسـت کـه معنای یک واژه را میتوان بر اساس محیط وقوع آن در یک بافت زبانی تعیین کرد؛ یعنـی بـر روابط دستوری و معنایی این واحد با دیگر واحدهای زنجیرة گفتار با مـتن دلالـت دارد (ر.
بررسی معنای این مفاهیم در عرف قرآنی و نیز آیاتی که این واژگان در آنها به کـار رفتـه ، نشان میدهد که این مفاهیم با یکدیگر رابطۀ هم معنایی دارند و در برخی آیات ، جانشـین هـم قرار گرفته اند و هر کدام از این مفاهیم هم جایگاه کل و هم جایگاه جزء را در رابطه با احسـان به خود اختصاص داده اند و موقعیت «انفاق »، «صدقه » و «زکات » درسـت هماننـد «احسـان » است ، به طوریکه در عرف عام وقتی مفهوم «احسان » به کار میرود، این بعد از معنا بـه ذهـن خطور میکند و یا بهتر است بگوییم که بیشتر در میان عامۀ مردم ، احسان به معنای «بیـرون کردن مال از ملک خود و بخشیدن آن در راه خدا به افراد مستمند، چه با عنـوان انفـاق ، چـه صدقه یا زکات » شناخته شده است و از آن معنای محوری و اصلی خود بـه ایـن بعـد از معنـا گرایش پیدا کرده که فقط یکی از مصادیق معنای احسان اسـت ، در حـالیکـه دایـرة احسـان گسترده تر از انفاق است و احسان شامل هر نوع محبت ، خدمت و نیکی مـیشـود، ولـی انفـاق معمولا در کمک های مالی به کار میرود."