Abstract:
یکی از آداب عملی برخی از فرق صوفیه سماع و وجد و حال است . این گرایش موجب نکوهش ها و طعن و لعـن هـای فراوانـی علیـه صـوفیان شـده است . در این پژوهش ابتدا به علل پیدایش ایـن رفتـار صـوفیانه در برخـی از فرق پرداخته شده، سپس فرقه های صوفیانه موافق و مخالف سماع را نام برده و در فرقه های موافـق سـماع نیـز شـرایط جـواز و حرمـت سـماع را یـادآور می شویم .
Machine summary:
به جز صوفيان اوليه که اهل وجد و حال بودند در NOORMAGS ساير ادوار تصوف براي سماع اين گونه معمول بوده است ،يعني صـوفيان بـدون ايـن کـه وجد و حالي داشته باشند طبق روش مرسوم خـود گـرد مـي آمدنـد و سـپس قـوال بـه خواندن مي پرداخت و صوفيان به دست افشاني و پاي کوبي مي پرداختند.
استاد همايي در مقدمه مصباح الهداية عزالـدين کاشـاني بحـث مبسـوطي را دربـاره سماع مطرح کرده است و بدين نتيجه مي رسد که موسيقي موضوعيت شرعي نـدارد تـا درباره آن حکم به حلال يا حرام يا مکروه و يا مستحب شود بلکه بايـد بـه محتـواي آن نگريست و به شنونده نيز بستگي دارد چه بسا آواز و صدايي که براي فردي نـاروا باشـد ولي شنيدن آن براي ديگري مباح است .
او طي بحث پژوهش گرانه و عميقـي بـا ذکـر دلايـل قـائلان بـه حرمت مطلق سماع به نقد و جرح و تعديل آن ها پرداخته است سپس نتيجـه مـي گيـرد که «تمام اين گفته ها دلايلي هستند که نشان مـي دهنـد چنانچـه آواز، عنـاوين بـاطلي مانند لهو، وسوسه انگيزي ، يا فساد آور و قول زور به همراه داشته باشد حـرام اسـت امـا اگر از اين قماش نبود و وسيله اي بود براي تاثيرگذاري در موعظه ها و کشـت فضـيلت و خصلت هاي نيک در جان هاي مسـتعد، آن وقـت نـه تنهـا باطـل نيسـت بلکـه بـه حـق نزديک تر است و راهي براي رستگاري و ارشاد است و نه زمينه اي براي پـرورش فسـاد» (معرفت ، ١٣٧٨: ٣٩٦) به باور معرفت خود احاديث نيز آواز را به دو گونه حرام و حـلال تقسيم کرده است .