Abstract:
در این مقاله، برآورد تابع عرضه نیروی کار مردان و زنان در مناطق شهری و روستایی و همچنین محاسبه کشش دستمزدی، درآمدهای غیر کاری، بعد خانوار، سطح تحصیلات و تجربیات مورد نظر بوده است. بدین منظور، تلاش گردیده که از داده های طرح آمارگیری از خصوصیات اقتصادی - اجتماعی خانوارها که در طول سالهای 74-1371 به صورت نمونه ای تعاقبی جمع آوری گردیده، استفاده و الگوهای مورد نظر با روش ترکیب داده های سری زمانی و مقطعی برآورد گردد. نتایج به دست آمده، حاکی از آن است که اثرگذارترین عامل بر روی تخصیص زمان بین ساعات کار بازاری و اوقات فراغت، متغیر درآمدهای کاری یا دستمزدها می باشد و با توجه به علامت آن می توان گفت که منحنی عرضه نیروی کار مردان و زنان دارای شکل استاندارد و طبیعی است، با این تفاوت که کشش دستمزدی عرضه نیروی کار زنان بیشتر از مردان است. بدیهی است که تفاوتهای اساسی بین رفتار زنان و مردان در بازار کار وجود داشته باشد، اما یکی از مهم ترین آنها مربوط به سطح تحصیلات است که باعث کاهش ساعات کاری مردان و افزایش ساعات کاری زنان در بازار کار می باشد. تحولات مربوط به آموزش و تحصیلات زنان، یکی از متغیرهای کلیدی تحلیل تحولات بازار کار ایران می باشد.
Our objective in this paper is to estimate the labour supply function in Iran based on gender and area. We use the Iranian Statistical Centre micro data containing Socio-economic characteristics of households for the period 1992-1995. The estimation results indicate that labor income is the key variable affecting the allocation of time between work and leisure for both male and female. However، the elasticity of wage for female is higher than male.
The Important difference between the female and the male behavior in the labour market is related to their level of education، which has negative effect on the male’s labour supply and positive effect on the female’s labour supply. Given the fact that the level of education among females in Iran is rapidly rising، females are expected to play a key role in the future labour market in Iran.
Machine summary:
"اما سؤالهایی پیرامون حضور او در بازار کار مطرح میشود از جمله اینکه چه انگیزههاییدر طول زمان سبب میشوند نیروی کار یک مسیر کاری را در بازار انتخاب کند؟چرا برخی از افراد،کارهای خود را در مراحل مختلف زندگی تغییر میدهند،درحالیکه برخی دیگر در کارهای خود باقیمیمانند؟چرا برخی از افراد،بهطور موقت از بازار کار خارج میشوند و سپس به هنگام بازگشت به کار،در پستهایی قرار میگیرند که معمولا جزء درههای بالای سلسله مراتب اجتماعی-اقتصادی محسوبمیشوند؟و اصولا چه عوامل و متغیرهایی بر تخصیص زمان افراد بین ساعات کار بازاری و اوقات فراغتمؤثر هستند؟ خلاصه اینکه الگوهای انتخاب کار و درجه ثبات افراد در تصمیمسازی،موضوعاتی هستند که هرتحلیل مفیدی از نیروی کار باید به آنها بپردازد )5991,samohT dna ssuartS( .
ایشان در ابتدا با اشاره به نقل قولهایی از صاحبنظران،مشکلات برآورد توابععرضه نیروی کار را با استفاده از دادههای کلی برشمرده و سپس تابع ساعات کار را به صورت زیر برآوردکردهاند: (به تصویر صفحه مراجعه شود)در الگوی فوق، tiW دستمزدهای ارائه شده،بردار tiZ شامل متغیرهای برونزایی است که شرایطتصمیم برای حضور در بازار کار را تعیین میکنند،مانند ویژگیهای شخصی و الزامات خانوادگی.
الگوهاییکه در این مقاله مورد استفاده قرار گرفتهاند،به صورت زیر تصریح شدهاند: (به تصویر صفحه مراجعه شود)که در آن، FIL و MIL درآمد کاری سالانه مردان و زنان در بازار کار، FILN و MILN درآمدغیرکاری سالانه مردان و زنان در بازار کار، FGD و FGD سطوح تحصیلات مردان و زنان، FXE و MXE تجربیات کاری مردان و زنان، HN بعد خانوار،و fhY و MHY ساعات کاری ارائه شدهمردان و زنان به بازار کار(عرضه نیروی کار)که از حاصلضرب متوسط تعداد ساعت کار در روز و متوسطتعداد روزهای کار در هفته و تعداد هفتههای کاری در سال به دست آمده است."