Abstract:
هدف پژوهش حاضر توضیح خلاف قاعده نوسانپذیری غیرسیستماتیک بر مبنای تجزیه نوسانهای غیرسیستماتیک به دو مولفه نوسانهای غیرسیستماتیک مورد انتظار (EIV) و نوسانهای غیرسیستماتیک غیرمنتظره (UIV) و بررسی اثر تفکیکی آن در توضیح تغییرات بازده مقطعی سهام منفرد است. رابطه اخیر در نمونهای متشکل از 95 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1381 تا 1390 با استفاده از مدل فاما-مکبث (1973) و رویکرد تحلیل سبد سرمایه گذاری بررسی میشود. شواهد به دست آمده حاکی از آن است که EIV به تنهایی قادر به تبیین تغییرات بازده نیست، لیکن با احتساب همزمان EIV و UIV، ضریب مثبت UIV به لحاظ آماری معنادار میگردد. نتایج به دست آمده پس از احتساب تاثیر متغیرهای کنترل و نیز در صورت استفاده از رویکرد تحلیل سبد سرمایه گذاری، کماکان برقرار است. لذا به نظر میرسد منشا بروز خلاف قاعده نوسانپذیری غیرسیستماتیک در بورس اوراق بهادار تهران ناشی از اثرگذاری نوسانپذیری غیرسیستماتیک غیرمنتظره است.
The purpose of this study is to explain the opposite of the idiosyncratic volatility based on breaking up the idiosyncratic volatility into expected idiosyncratic volatility (EIV) and unexpected idiosyncratic volatility (UIV) and analyzing its split effects on the explanation of cross-sectional changes of individual stock. This relationship is studied in a sample consisting of 95 companies approved in the Tehran Stock Exchange during the years 2002 and 2011 using Fama-Macbeth regression model (1973) and the portfolio approach. The evidences from the study show that EIV alone is not able to explain the return changes، so by taking both EIV and UIV simultaneously، the positive coefficient of UIV becomes meaningful in terms of the statistics. If size، book value to market value ratio، momentum، liquidity and dilatory effect are controlled، the results would remain the same. So it seems like the main source of the opposite of the idiosyncratic volatility in Tehran Stock Exchange is caused by the unexpected idiosyncratic volatility.
Machine summary:
"به علاوه، این پژوهشگران رابطه بازدهی و نوسانهای غیرسیستماتیک را ضمن کنترل اثر متغیرهای اندازه، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار، نقدشوندگی، مومنتوم و بازده تأخیری نیز مورد بررسی قرار دادند که نتایج نشان داد دو عامل EIV و UIV همچنان معنادار است (چوآ و همکاران، 2010).
سپس برای تجزیه مؤلفههای نوسانهای غیرسیستماتیک، مدل خودرگرسیون مرتبه اول 1 با استفاده از دادههای 41 سه ماهه دوره زمانی دیماه 1380 تا فروردین 1391 برای هر سهم برازش میگردد: مدل (2) / با استفاده از ضرایب بدست آمده از معادله (2) و بر اساس رابطه (3) نوسانهای غیرسیستماتیک مورد انتظار سهم i در سه ماهه m+1 محاسبه میگردد: مدل (3) / نوسانهای غیرسیستماتیک غیرمنتظره سهم i در سه ماهه m+1 با استفاده از تفاوت IV و EIV محاسبه میشود: مدل (4) / پس از تجزیه نوسانهای غیرسیستماتیک به EIV و UIV، برای بررسی رابطه اجزای نوسانهای غیرسیستماتیک و بازده سهام از مدل رگرسیون فاما-مکبث (1973) استفاده شده و معادلات (5) و (6) در چارچوب مدل یادشده برازش میگردد: مدل (5) / مدل (6) / شواهد تجربی پیرامون عوامل تبیینکننده تغییرات بازده سهام حاکی از نقش عواملی همچون اندازه، برای تعیین مرتبه خودرگرسیونی از آماره آکائیک استفاده شده است، برای مبنای مقدار آماره آکائیک بدست آمده، بهترین مرتبه خودرگرسیونی، استفاده از خودرگرسیونی مرتبه اول است، لازم به ذکر که مرتبه خودرگرسیونی استفاده شده در پژوهش چوآ و همکاران (2010) مدل خودرگرسیون مرتبه دوم است."