Abstract:
تامین وجوه مورد نیاز برای سرمایهگذاری شرکتها معمولا از طریق ابزارهای متنوع تامین مالی صورت میگیرد که هر یک ویژگیهای خاص خود را داراست. در ایران این ابزارها بیشتر به وام و سهام عادی محدود میشوند. این پژوهش با رویکردی ابتکاری و با استفاده از روش پویاییشناسی سیستمی و ارتباط دادههای مالی و بازار سرمایه، به بررسی و شبیهسازی نقش اهرم مالی بر ارزش شرکت و قیمت سهام شرکت ملی صنایع مس ایران پرداخته است. الگوی سیستمی پژوهش با استفاده از این رویکرد و با نرمافزار Vensim DSS شبیهسازی و تحلیل شده است. نتایج حاکی از آن است که افزایش اهرم مالی نقش چندانی در ارزش شرکت نداشته، اما افزایش حقوقصاحبانسهام به نسبت بدهیها، تاثیر بسزایی در کاهش نرخ بازده مورد انتظار سهامداران و افزایش ارزش شرکت ایفا میکند؛ به طوری که در پایان افق پژوهش نرخ هزینه سرمایه تا 7% کاهش یافته و در اواخر دوره قیمت سهام نیز تا نزدیک 8000 ریال را تجربه خواهد کرد.
Financing of companies investments are usually done by some various financing tools that each of them have their own specifications. In Iran، most of these tools are limited to loans and common stocks. This study considers and simulates the role of financial leverage on intrinsic value and stock price of national Iranian copper industries company via heuristic approach and by using system dynamics method and the relations of financial and capital market data. Research systemic model has been simulated and analyzed by this approach and applying Vensim DSS software. The overall results shows، increase of financial leverage has little role on company value however increase of equity has an influential role on the decrease of stock expected return rate and increase of company value; so that at the end of study horizon capital cost rate decrease till seven percent and at the late of the period the stock price will experience close to eight thousand rial.
Machine summary:
"بر این اساس تجزیه و تحلیلهای انجام شده نشان میدهد افزایش سرمایه و افزایش حقوق صاحبان سهام برای کاهش اهرم مالی بسیار مهمتر و اثرگذارتر از کاهش بدهی عمل میکند، چرا که این موضوع کاهش خوبی را در نرخ بازده مورد انتظار سهامداران از دوره 12 تا 30 (نمودار شماره 13) ایجاد کرده و بنابراین نرخ هزینه سرمایه کل – به علت کاهش ریسک مالی- بیشتر از زمانی که بدهیها پایین آمده است،کاهش و ارزش شرکت نیز افزایش یافته است، لذا فرضیه شماره یک تأیید میشود.
از طرفی، در صورتی که شرکت تصمیم بگیرد که در ساختار سرمایه خود از افزایش حقوق صاحبان سهام و بدهی به طور همزمان استفاده نماید، ریسک به وجود آمده به واسطه اهرم مالی، تا حد زیادی از طریق افزایش سرمایه خنثی شده و تأثیر چندانی را بر نرخ هزینه سرمایه کل و ارزش شرکت نمیگذارد، اما با توجه به اینکه اهرم ایجاد شده، سپر مالیاتی ایجاد میکند باعث میشود سود هر سهم و تقاضا برای سهام بالا رود و طی دوره 18 تا 22 افزایش مؤثری در قیمت سهام رخ دهد (نمودار شماره 18)."