Abstract:
این مقاله در چارچوب نظریة دلالت غیرمستقیم به تفاوتهای «وجود» و «موجود» میپردازد و در پی یافتن پاسخی برای این پرسش است که آیا گزارۀ «وجود موجود است» گزارهای تحلیلی است. در این بررسی مشخص میشود که در سطح واژگان، هیچ یک از دو واژۀ «وجود» و «موجود» شامل مفهومی زائد نسبت به دیگری نیست. همچنین زمانی که مدلول اسمی «وجود» مد نظر است، مدلولات دو واژة «وجود» و «موجود» با یکدیگر اینهمان هستند. اما معانی این دو واژه، یعنی طریقة اظهار مدلولات یا روش دستیابی به آنها با یکدیگر متفاوت است و به این دلیل نمیتوان گزارة «وجود موجود است» را گزارهای تحلیلی دانست. اما اگر منظور از «وجود» وجود واجب باشد، معانی آنها نیز عین یکدیگر خواهند بود و گزارۀ مورد نظر تحلیلی است. به علاوه، مشخص میشود که معنی «موجود» در ساختار فلسفی ملاصدرا متفاوت با معنی آن در ساختار فلسفی علامه طباطبایی است.
This paper addresses the differences between the two terms، “existence” and “existent”، in the framework of “indirect reference theory” and tries to answer whether or not the proposition “Existence is existent” is an analytical one. The research shows that on the vocabulary level، none of the two has any additional presentation to the other. Also، when by “existence” we mean “nominal existence”، their two referents are the same. But، on the sense level، i.e.، the mode of presentation or grasping the referent، “existence” and “existent” are different، and، so، the proposition “Existence is existent” cannot not be an analytical one. But، when “existence” refers to “the necessary existence”، the senses are the same، and the proposition is an analytic one. Moreover، we also show that the “existent” sense in Mulla Sadra’s philosophical system is different from the Tabatabaei’s one.
Machine summary:
"به این ترتیب با توجه به اختلاا دو واژٔە «وجود» و «موجود» به عنوان مبدچ اشتقاه و مشتی، و یکسانی آنها در سطح واژگان ، مسم لۀ پیش رو این است که آیا اصولاا تفاوت حوزٔە اطلاه این دو واژه مربوۀ به تفاوت مدلول آنهاست ن یا این که این دو واژه دارای مدلول واحد هستند اما معنی متفاوتی دارندن به عبارت دیگر آیا گزارٔە «وجود موجود است » به دلیل متفاوت بودن مدلولات «وجود» و «موجود» و عدم انطباه آنها بر یکدیگر گزارٔە کاظبی است ن یا این که مدلول آنها واحد و این گزاره صاده است ، اما تفاوت آن با گزارٔە «وجود وجود است » تنها در تفاوت معنی این دو واژه و طریقۀ دست یابی به مدلول است ن چنان که از عبارات ملاصدرا دریافت میشود، از نظر او گزارٔە «وجود موجود است » گزاره ای صاده تلقی میشود [١٩، ص٥٠].
از سوی دیگر به نظر میرسد در این حالت ، حتی معنی واژگان «وجود» و «موجود» با یکدیگر تمایزی ندارند، زیرا چنان که بیان شد، از نظر نگارنده اختلاا معنی این دو واژه به ماهیت وجودات ممکن خاص ارجار داده میشود که در دو ساختار فلسفی مورد بحث ، واجب الوجود یا حقیقت واحد عینی وجود، وجودی فاقد ماهیت ، حتی به معنای ظهنی و معرفت شناختی است .
به دیگر سخن اگر منظور از وجود، وجود حقیقی که همان وجود واجب است باشد، علاوه بر مدلول ، معنی واژگان «وجود» و «موجود» نیز عین یکدیگر است و هیچ گونه تمایزی میان آنها نخواهد بود و در این مقام ، گزارٔە «وجود موجود است » گزاره ای تحلیلی لحاپ میشود."