Abstract:
در این مقاله برای یافتن پاسخ مناسبی به این سؤال که رابطه بین کسری بودجه دولت و تراز تجاری در ایران چیست؟، یک الگوی اقتصادسنجی کلان ساختاری تنظیم شده است. سپس مخارج مصرفی دولت از سال 1380 تا 1389 سالانه به میزان 20 درصد افزایش پیدا کرد تا بدین طریق کسری بودجه دولت نسبت به روند مبنا افزایش یابد و در نهایت در 4 گزینه مختلف نحوه تأمین کسری بودجه ایجاد شده و اثر آن بر تراز تجاری را مورد بررسی قرار دادیم. نتیجه این شد که در اثر اعمال یک سیاست مالی انبساطی در تمام گزینهها، کسری بودجه دولت افزایش مییابد که اگر این کسری بودجه از طریق استقراض از بانک مرکزی تأمین شود (گزینه اول)، موجب افزایش پایه پولی و در نتیجه، موجب بدتر شدن تراز تجاری و تراز تجاری غیرنفتی نسبت به حالت مبنا میشود. حال اگر این کسری بودجه از طریق فروش اوراق مشارکت به مردم تأمین شود (گزینه دوم)، موجب کاهش تقاضای کل و موجب بهتر شدن تراز تجاری و تراز تجاری غیرنفتی نسبت به حالت مبنا میشود. اگر به همان میزان که هزینهها افزایش یافته، مالیاتهای مستقیم نیز افزایش یابد (گزینه سوم)، مصرف خصوصی کاهش و موجب بدتر شدن تراز تجاری و تراز تجاری غیرنفتی نسبت به روند مبنا میشود. و در نهایت اینکه اگر کسری بودجه ایجاد شده از طریق برداشت از حساب ذخیره ارزی تأمین شود، درآمدهای ریالی و دلاری حاصل از فروش نفت افزایش مییابد و در نتیجه، موجب بهبود تراز تجاری و بدتر شدن تراز تجاری غیرنفتی نسبت به روند مبنا میشود.
In this study، to find the relationship between the government budget deficit and trade balance in Iran، a structural macro-econometric model is set up. In the model، government consumption expenditure increased by 20 percent annually during 2001-2010، so the government budget deficit increased relative to the baseline. The financing methods of budget deficit and relevant effects on trade balance were analyzed in 4 options. The results indicate that government budget deficit increases by adopting expansionary fiscal policy in all options. If the budget deficit is financed by borrowing from the central bank (the first option)، it will raise the monetary base and finally worsen the trade balance and non-oil trade balance compared to the baseline. If the budget deficit is financed by selling participation bonds to the public (the second option)، it will reduce aggregate demand and finally improve the trade balance and non-oil trade balance compared to the baseline. If direct taxes and government spending are increased by the same amount (the third option)، private consumption will decrease; and trade balance and non-oil trade balance will be deteriorated compared to the baseline. Finally، if the budget deficit is financed by the withdrawal of foreign currency reserves (the fourth option)، oil revenues will increase، as a result the trade balance will be improved and the non-oil trade balance will be exacerbated compared to the baseline.
Machine summary:
"ساز و کار این تغییر در الگوی ما بدین صورت است که ابتدا با افزایش مخارج مصرفی دولت ، کسری بودجه دولت افزایش مییابد، چون فرض بر این است که تمام کسری بودجه ایجاد شده از طریق استقراض از بانک مرکزی تأمین میشود، در نتیجه پایه پولی افزایش مییابد که در پی آن نقدینگی نیز افزایش مییابد و این امر موجب افزایش قیمت ها میشود، نرخ ارز حقیقی مؤثر صادراتی و وارداتی کاهش مییابد، و موجب افزایش واردات و کاهش صادرات و در نهایت ، موجب بدتر شدن تراز تجاری نسبت به حالت مبنا میشود.
درصد تغییر مصرف خصوصی (CO)، تقاضای کل (AD)، واردات ($M)، صادرات غیرنفتی ($XNO)، تراز تجاری ($TB) و تراز تجاری غیرنفتی (TB$NO) نسبت به حالت مبنا بعد از اعمال گزینه سوم 10 8 6 CO 4 AD 2 M$ 0 -2 XNO$ -4 1380 1381 1382 1383 1384 1385 1386 1387 1388 1389 0 -1 -2 TB$ TB$NO -3 -4 1380 1381 1382 1383 1384 1385 1386 1387 1388 1389 مأخذ: محاسبات تحقیق گزینه چهارم) تأمین مالی کسری بودجه ایجاد شده از طریق برداشت از حساب ذخیره ارزی گزینه چهارم چنان طراحی شده است که هزینه های مصرفی دولت از سال ١٣٨٠ تا ١٣٨٩ نسبت به حالت پایه سالانه ٢٠ درصد افزایش داشته باشد، که این سناریو موجب میشود که کسری بودجه دولت نسبت به حالت پایه افزایش یابد."