Abstract:
یکی از محورهای برنامههای توسعه اقتصادی در ایران، گرایش از برنامهریزی بخشی به سمت برنامهریزی منطقهای است و هدف این گرایش، تخصیص منابع و فعالیتها به هر نقطه بر مبنای استعدادها و ویژگیهای خاص آن منطقه و کاهش شکاف رشد اقتصادی بین مناطق مختلف است. در این خصوص، شناسایی عوامل مؤثر بر رشد اقتصادی منطقه، یکی از مواردی است که میتواند به برنامهریزان اقتصادی و منطقهای در تنظیم برنامههای توسعه اقتصادی کمک کند. یکی از متغیرهای اثرگذار بر رشد منطقهای، فاصله اقتصادی است. فاصله اقتصادی اشاره به سهولت و سختی انتقال کالاها، خدمات، نیرویکار، سرمایه، اطلاعات و ایده بین مناطق دارد. این متغیر از طریق تأثیر بر استقرار بنگاهها و سرریزهای دانش و اندازه بازار بالقوه بر رشد اقتصاد منطقه مؤثر است. مقاله حاضر، با هدف تحلیل تأثیر متغیر فاصله اقتصادی بر رشد منطقه ای در ایران انجام یافته است. در بخش اول مقاله، مبانی نظری تأثیر متغیر فاصله افتصادی بر رشد منطقه ای ارائه شده و سپس با استفاده از آمار 28 استان ایران طی دوره 1379 تا 1388 و با استفاده از تکنیک دادههای تابلویی پویا، تأثیر این متغیر بر رشد منطقهای در ایران مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج حاصل از این تحقیق، بیان کننده اثر منفی فاصله اقتصادی بر رشد منطقهای در ایران است.
The economic distance refers to the ease or difficulty for goods، services، labor، capital، information، and ideas to traverse space. This variable affects the regional economic growth through influencing location of firms، knowledge spillover and market size. This paper examines the effects of economic distance on regional economic growth by using Dynamic Panel Data model for 28 provinces of Iran over the period 2000-2009. The results show that economic distance has negative effect on regional economic growth.
Machine summary:
"North Douglass C)؛ مدل ون تونن ، که تعیین نحوه کاربری اراضی کشاورزی با توجه به موقعیت آنها نسبت به بازار و تعیین درآمد موقعیتی اراضی صورت میگیرد (مومنی، ١٣٧٧)؛ مدل مکان مرکزی، که توجه به معیارهایی مانند تقاضای فضایی، حوزه نفوذ بازار و ارتباط آنها با هزینه حمل و نقل و مسافت دارد ( کلانتری، ١٣٨٠)؛ مدل روش مجموع حداقل فواصل ، براساس این روش، منطقه ای که مجموع فواصل آن با سایر مناطق ، کمتر از سایرین باشد، دارای مرکزیت مطلوب نسبی خواهد بود؛ مدل تعداد ارتباطهای مستقیم ، بیشترین ارتباطات مستقیم ، نشاندهنده بیشترین مزیت است (عبدالملکی، ١٣٨٧).
مینروا و اتاویانا (٢٠٠٩ ,Ottaviano &Minerva ) در مقاله ای تحت عنوان "تئوریهای رشد دورنزا: مزایای تجمیع و هزینه های حمل ونقل "، یک چارچوب تئوریکی برای مطالعه اثر زیرساخت ها (حمل و نقل و ارتباطات) و تجمیع بر رشد اقتصادی و عدم توازن منطقه ارائه کردهاست .
دسته دوم مدلهای رشد که برآورد آنها در جدول (٢) گزارش شده است ، بر مبنای بحث براتا قرار گرفته است که بیان میکند، هرچه فاصله یک منطقه از سایر مناطق و بویژه مناطق با چگالی بالای اقتصادی کمتر شود، دسترسی به فرصت های موجود (تبادل اطلاعات و انتقال تکنولوژی سریع تر و راحت تر، دسترسی به بازارهای نیرویکار بزرگ و دسترسی راحت تر بنگاهها به مشتری و عرضه - کنندگان مواد اولیه راحت تر) در آن مناطق ، برای منطقه مورد نظر افزایش مییابد و این ، اثر مثبت بر رشد و توسعه منطقه دارد."