Abstract:
<p dir="RTL">یکی از موضوعات مهم در حقوق جزا، بحث مسؤولیت کیفری است و ارتکاب جرم در شرایطی که قابلیت انتساب به مرتکب را داشته باشد موجب استقرار مسؤولیت کیفری و مجازات خواهد شد مگر آن که مجرم به دلایلی قادر به تحمل مسؤولیت جزایی نباشد. گاهی فرد، مرتکب رفتاری مجرمانه می‌شود که بسیاری از این رفتارهای نابهنجار فرد ناشی از اختلالات روانی است که فرد خود به وجود آن در روح و روانش اعتقادی ندارد. فرد تحت تأثیر اختلالاتی که از فرایند آن ناآگاه است مرتکب جرم می‌شود.</p> <p dir="RTL">هدف از این پژوهش این است که با بررسی سیر تقنینی مقررات جزایی و تبیین آثار برخی از بیماری‌های شدید روانی در حین ارتکاب جرم، به بررسی تحمیل مسؤولیت کیفری بر بیماران روانی بپردازیم.</p>
Machine summary:
"پس با توجه به آنچه تاکنون مورد نظر قرار گرفت می توان چنین گفت که مسأله ی ارتکاب جرم به دست مبتلایان به اختلالات روانی امری است موضوعی که نیازمند بررسی موردی موضوع توسط قاضی به کمک یک روان پزشک حاذق است و نمی توان حکمی کلی و از پیش تعیین شده برای این مسأله صادر کرد می توان مطلب را این گونه خلاصه کرد که اصولا عده ای که به طور کلی فاقد شعور، تمییز و اراده هستند؛ نظیر عقب افتادگان ذهنی ، هیستری های شدید و افسردگی های شدید از مسؤولیت کیفری مبرا باشند و آن دسته از مبتلایان به اختلال نسبی از مسؤولیتی نسبی برخوردار باشند نهایتا سایر بیمارانی که در قوای مزبورشان هیچ اختلالی وجود ندارد و بعضا فاقد حس اخلاقی ، محبت ، عاطفه و احساس گناه هستند نظیر پسیکوپات ها باید مسؤولیت کامل کیفری داشته باشند پس مسؤولیت کیفری افراد مبتلا به اختلالات روانی خفیف ، مورد تردید نیست زیرا اگرچه تعارضات درونی آنها باعث می شود راحت تر مرتکب جرم شوند ولی این تعارضات به حدی نیست که فرد با دنیای خارج قطع ارتباط نماید و فاقد قدرت اراده و تمیز باشد ولی اگر قدرت اداره ی امور خود را به طور نسبی از دست بدهد بسته به شدت و نوع بیماری مسؤولیتش کم و یا زیاد می گردد."