Abstract:
این نوشته از منظر انسانشناسی اقتصادی، نگاهی متفاوت با مردمشناسان کلاسیک مکتب نوسازی به ده ایرانی به مثابه زادگاه فرهنگ تولیدی و کار دارد و به برخی عوامل موثر در فروهشتگی ده و دگرگونی و تقلیل ساختار تولیدی شهرهای ایران اشاره میکند. در یک صد سال اخیر، ایرانیان با شتابی فزاینده از فضاهای تولیدی در ده، ایل، فضاهای کشتکاری، دامداری، و همزمان از فضای تولیدات و صنایع شهری، سازمانهای غیررسمی و نیمهرسمی اصناف و پیشهوران و کارگاههای تولید سنتی و متعاقب آن از کل فرهنگ تولیدی فاصله گرفتهاند و به تدریج به فضاهای شبهاشرافی، میراثخواری خامفروشی و فرهنگ مصرفی فزاینده خو گرفته و نزدیک شدهاند. این دگرگونیها در نوع ارتباط ما با جهان و قدرت غالب جهانی و نظام سوداگری همزاد با پانصد سال استعمار اتفاق افتاده است. . ایران از نخستین جوامع تولیدکننده جهان و دارای فرهنگ تولیدی پیچیده و کارآمد بوده است، اما مسائل تاریخی، اجتماعی ...این نوشته از منظر انسان شناسی اقتصادی، نگاهی متفاوت با مردم شناسان کلاسیک مکتب نوسازی به ده ایرانی به مثابه زادگاه فرهنگ تولیدی و کار دارد و به برخی عوامل موثر در فروهشتگی ده و دگرگونی و تقلیل ساختار تولیدی شهرهای ایران اشاره میکند. در یک صد سال اخیر، ایرانیان با شتابی فزاینده از فضاهای تولیدی در ده ، ایل ، فضاهای کشتکاری، دامداری، و همزمان از فضای تولیدات و صنایع شهری، سازمان های غیررسمی و نیمه رسمی اصناف و پیشه وران و کارگاه های تولید سنتی و متعاقب آن از کل فرهنگ تولیدی فاصله گرفته اند و به تدریج به فضاهای شبه اشرافی، میراث خواری خام فروشی و فرهنگ مصرفی فزاینده خو گرفته و نزدیک شده اند. این دگرگونیها در نوع ارتباط ما با جهان و قدرت غالب جهانی و نظام سوداگری همزاد با پانصد سال استعمار اتفاق افتاده است . ایران از نخستین جوامع تولیدکننده جهان و دارای فرهنگ تولیدی پیچیده و کارآمد بوده است ، اما مسائل تاریخی، اجتماعی و اقتصادی- سیاسی بر اقتصاد و فرهنگ جوامع توسعه نیافته دارای ذخایر زیرزمینی و به ویژه سوخت های فسیلی، و از آن جمله ایران تأثیرات غالبا زیان بخش و ناموزون گذاشته است ، که یکی از برجسته ترین آن ها تخریب فرهنگ تولیدی به طور اعم و فرهنگ کار به شکل اخص آن است . تخریب فرهنگ تولیدی و کار روستایی با روش مردم شناسانه در ایران با تحلیل روستاها و تورم شهرها قابل مشاهده است . روندی که با کاهش جمعیت روستایی و افزایش جمعیت شهرنشینی در کشورهای توسعه یافته هم شکل اما به هیچ وجه هم معنا نبوده است . این نوشته با توضیح تفاوت های بنیادی در این عبور از ده به شهر در کشورهایی نظیر ما نشان میدهد که چنین مقایسه های ترجمه ای در علوم اجتماعی ما تا چه اندازه غیر قابل قبول است . همچنین در این نوشته به تغییرات مفهومی کار در فرهنگ ایرانی پرداخته و به ده به عنوان سرچشمه فرهنگ تولیدی و کار مولد در ایران نگاه شده است .
Machine summary:
"اما آیا این گونه اعمال کار محسوب میشوند؟ آیا تصاحب نتیجه کوشش های میلیون ها انسان در طی چند هزار سال که در آفریقا، آسیا و قاره قدیم امریکا تا حدود پانصد سال پیش انباشته شده بود (تصاحب کار فشرده ملت ها) که بسیار هم درآمدزا و ثروت آفرین است توسط دزدان دریایی تحت حمایت دولت های استعماری کار و کار ارزنده به شمار میرود؟ نباید فراموش کرد که علم اقتصاد به خاطر زادگاهش "اروپا محور" است و بر پایه واقعیات و منافع دوران استعماری شکل گرفته است و در ریشه در نظام برده داری یونان و رم باستان دارد، 1 و لذا زور نرم آن میبایستی از اقدامات خشن و خونین استعمار پشتیبانی کند.
ما در این نوشته کوشیدیم مناسبات شهر و روستا را در شرایطی متفاوت از همین روابط در کشورهای توسعه یافته موج اول مورد بازنگری قرار دهیم و به دلایل برون زا و درون زای چنین وضعیتی اشاره کنیم و از آنجا که کار انسان شناسی به قول مالینوفسکی این نیست که "پیرامون این مسئله ماوراءالطبیعی که آیا جنبه اقتصادی علت جنبه های دیگر است و یا معلول آن ها است ، تفکر نماید و به آن پاسخ دهد؛ ولی مطالعه کنش متقابل و همبستگی آن ها به عهده اوست " (کیا، ١٣٥٤: ١٤)، ما نیز در پی فهم روابط تاریخی فرهنگی و اقتصاد سیاسی میان کشورهای توسعه یافته و کشورهای جهان سوم به ویژه دارندگان منابع سرشار طبیعی همچون ایران بوده ایم ، با مقایسه تطبیقی فرهنگ دیروز و امروز ایران و به ویژه فرهنگ تولیدی و کار، در پیوند با روابط شهر و روستا در این سرزمین و دگرگونیهای پدیدآمده ، سمت و سوی این تغییرات را بازگو کنیم ."