Abstract:
چکیده: بررسی ماهیت اجاره داری بندرعباسی در دوره قاجاریه نقش مهمی در شناخت تعملات ساحل نشینان سواحل شمالی و جنوبی دارد. بررسی این اخرین نمونه های عینی از سنت مقاطعه، برای پاسخ به برخی ابهام ها ضروری می نماید. مالیات و عوارض گمرکی بندرعباس از آغاز دوره قاجار با قبول تابعیت به حکمران بستک و سپس مسقط واگذار شد. در برخی تالیفات به دلیل عدم توجه به سنت مقاطعه، به اشتباه جزایر و بنادر ساحل ایران جزو قلمرو مسقط تصور می گردد. تحول در مناسبات منطقه ای با توجه به قدرت روزافزون و سیاست انگلستان و عقب ماندن دربار قاجار از تحولات جدید، به تدریج تعاملات آل بوسعید و حکومت مرکزی را خدشه دار کرد. این مقاله با رویکردی تحلیلی، ضمن بررسی ماهیت اجاره داری بندرعباس و نقش ان در تعملات آل بوسعید با حکومت مرکزی ایران، به دنبال پاسخ به این سوال اساسی است که اجاره بندرعباسی به حاکم یا امام مسقط در بر گیرنده چه نکات مهمی در خصوص سنت های مدیریتی حاکم بر منطقه خلیج فارس است؟ فرض غالب بر این است که موضوع اجاره داری بندرعباس بیانگر نوعی ارتباط نزدیک حکمرانان مسقط با حکومت مرکزی ایران بر اساس یک سنت تاریخی مقاطعه است.هرچند تحولات سده 19م/13ه و استقرار تدریجی پایه های سبک نوین اقتصادی و تجاری اروپا آن را به گونه ای دیگر نمایان ساخت.
Machine summary:
"در تـاریخ ایـران در دورة میانـه ، دو اصطلاح «اقطاع » و «مقاطعه » رایج بود و مصداق ها و کاربردهای بسیار داشت ؛ اما نکتۀ مهـم دربارة این دو اصطلاح ، آن است که اقطاع و مقاطعه ، تنها به افرادی داده میشد که شـرایط فرمانبرداری از حکومت را داشتند؛ بنابراین ، هیچ گاه نمیتـوان اقطـاع را بـه یـک حکومـت خارجی مستقل اعطا کرد؛ د حالی که اجارة بندرعباس در وضعیتی صورت میگرفـت کـه در آغاز، بخشی مهم از نظارت حکومت مرکـزی بـر آن منطقـه حفـظ مـیشـد و تنهـا حـق گردآوری مالیات و گمرک دراختیار حاکم مسقط بـود.
دیگر نویسـندگان عـرب نیـز دیـدگاه هـایی مشـابه دربـارة ایـن موضوع دارند (العابد، ١٩٨٦م : ٨٧-٨٨) و حتی بررسی دیدگاه های نویسندگان نیمـۀ دوم از سدة نوزدهم به بعد عمان نشان مـیدهـد ایـن دیـدگاه ، متفـاوت بـا نظـر مؤلفـان اخیـر اسـت (ابن رزیق ، ١٩٨٤م : ٣١٤)؛ درحالی که بـا بررسـی منـابع موجـود درمـییـابیم امامـان مسـقط هیچ گاه خود را یک حکومت مستقل تلقی نکردنـد و بـه تعبیـر بـادجر، اتکـای آن هـا نـه بـه توسعۀ سرزمینی، بلکه به تجارت بود (٣٤١,٣٢٥ :١٨٧١ ,Badjer) درواقــع ، درکنــار گرفتــاری قاجارهــا در شــمال (بــه عنــوان عــاملی مهــم در واگــذاری بندرعباس )، حاکم محلـی مسـقط ، شـرایط لازم بـرای برعهـده گـرفتن وظـایف اداری بنـدر عباسی را داشت ؛ چنان که در دورة نادری نیز پیشینه و صلاحیت خاندان بستکی، عاملی مهم در اعطای این منصب به آنان بود."