Abstract:
نظریــة وحــدت شخصــی وجــود ابــن عربــی کــه ثمــره و غایــت مهــم تــرین اصــل وجودشناختی عرفان او، یعنی اصل وحدت وجود اسـت ، افـزون بـر اهمیـت و تـأثیر عظیم آن بر حوزة فلسفة اسلامی و عرفان نظری، از پشتوانة کاربردی گسـترده ای در زندگی انسان نیز برخوردار است . برابر این نظریه ، وجود، واقعیتـی عینـی و اصـیل و درعین حال برخوردار از وحدت شخصی و ذاتی است که کثرت مشهود، کثرت در وجود نیست ؛ بلکه کثرت در مظـاهر و شـئون آن وجـود مطلـق واحـد اسـت . مسـئلة اصلی این جستار، بررسی تأثیرات این نظریه بر زندگی انسـان اسـت و ایـن پـژوهش ادعا دارد می تواند ثمرات عملی گستردهای در جنبه هـای گونـاگون زنـدگی انسـان داشته باشد. بنابراین ضمن توجه به تمایز میان مقام ادراک این نظریه که دسـتیابی بـه آن برای همگان امکانپذیر است و مقام تحقق آن که بـا وجـود تحقـق نیـافتن تـام و تمام آن در این عالم ، می توان طی سلسله مراتبی و بر اثر مراقبت هایی ، به مـدارجی از آن دست یافت . نوشتار حاضر، برخی از نتایج عملی این نظریه همچون خودشناسـی ، خداشناسی ، تخلق به اخلاق الهی ، رسیدن به کمال و عشق ورزی را با استناد بر متون اصلی خود او و نیز برخی تفاسیر شارحان آثار ابن عربی ، مورد بررسی قرار می دهد.
Machine summary:
"انسان ازآنجاکه محل نقش اسمای الهی اسـت ، عـالمی مسـتقل قلمـداد مـی شـود و خلیفة الله نام می گیرد (ابن عربی ، ١٩٤٦م ، ج١، ص٤٨)؛ اما بـه اعتبـار اینکـه جـزء دایـرة وجود است ، جزء عالم به شمار می رود و چون عالم از حـق تعـالی جـدا نیسـت ، یعنـی تجلی اسم ظاهر اوست ، می توان گفت شناخت انسان ، عـین شـناخت عـالم و شـناخت خداوند است ؛ یعنی بر مبنای وحدت شخصی وجود، خودشناسی ، هم به خداشناسـی و هم به جهان شناسی می انجامد.
در این نوشتار، منظور از انسان کامل ، انسانی است کـه در قـوس صـعود بـه درجـة نهایی کمال نایل شده و به نظر می رسد در اینجا که بحث افعال انسان اسـت ، برخـی از نتایج و تأثیرات دیگر نظریة وحدت شخصی وجود چون عشق ورزی به خداوند، تخلق به اخلاق الهی نیز مطرح می شود.
در این مرحله ، لـوازم سـفر انسـان در اختیـار او قرار داده شده تا در قوس صعود که وادی حرکت و عروج انسان است و اموری چـون شریعت ، تکلیف ، اخلاق و ایمان مطرح می شود، حرکت خود را آغاز کند و بـه مرحلـة انسان کامل که درجة نهایی کمال است ، نایل آیـد و ایـن امـر، جـز بـا ادراک وحـدت شخصی وجود و تحمل ریاضت ها و تلاش برای تحقـق آن ، امکـان پـذیر نیسـت ؛ زیـرا انسان با این نظریه ، ابتدا خود را شناخته ؛ سپس به شناخت خداوند دست می یابـد و در این مرتبه می تواند با التزام به عرفان عملی و تخلق بـه اخـلاق الهـی و عشـق ورزی بـه هستی ، به مرتبه ای از کمال متناسب با سطح ادراک و عمل خود طبق این نظریه برسد."