Abstract:
در نگاه متکلمان معتزلی ، عدالت خداوند و اختیار انسان ، مسئولیت انسان در قبال افعال وی را به دنبال دارند. مسئله اساسی این است که چه افعالی به انسان منتسب هستند و انسان فاعل آن ها به شمار می رود؟ ضرورت تحقیق در این مسئله ، در نسبت مستقیم فاعلیت انسان با گسترة مسئولیت های حقوقی و اخلاقی اوست که از مسائل فلسفی و اخلاقی معاصر است . از آن جا که قاضی عبدالجبار به طور مستقیم به این مسئله نپرداخته است ، در این مقاله با روش تحلیلی ـ منطقی به استنباط آن از آرای وی در مسائل مرتبط می پردازیم . قاضی عبدالجبار انسان را مسئول افعالی می داند که قدرت ، علم و اختیار بر انجام آن ها داشته باشد. وی ضمن باطل دانستن نظریة کسب و نظریة طبع ، انسان را فاعل افعال مباشر و متولد خویش می شمارد.
Machine summary:
"برخی شرط دیگری را نیز به قاضی منسوب کرده و می گویند: «قاضی عبدالجبار شرط دیگری را نیز برای این امر بیان می کند که آن شرط قبیح بودن فعل است » (الحریثی ، ٢٠١١: ١٤٣)، ولی در واقع قاضی چنین شرطی را قائل نیست و شاید علت این نوع برداشت این باشد که قاضی برای اثبات فاعلیت انسان در افعالی که از او صادر می شود، به افعال قبیح صادره از ـــــــــــ فصلنـامــه انسان استدلال می کند و با اضافه کردن این مقدمه که خداوند قبیح انجام نمی دهد، اتصاف ـــــــــــ علمی پژوهشی افعال انسانی به خداوند را رد می کند١.
ـــــــــــ فصلنـامــه قاضی عبدالجبار با ذکر دلایلی ، این نظر را باطل شمرده و می گوید: از آن جا که انسان فاعل ـــــــــــ علمی پژوهشی افعال خویش است ، پس صحیح نیست که گفته شود فعل به واسطة طبع ، محل واقع شده است ، زیرا اگر فعل به واسطه طبع ، محل واقع شود، از آن جا که واجب است که هر فعلی به محلش رجوع کند، در افعال جوارحی صحیح نبود که فعل به واسطة قصد و انگیزه و علم و ادراک فرد واقع شود و این امور نباید مدخلیتی در وقوع فعل داشته باشند، در حالی که خلاف این امر را مشاهده می کنیم (عبدالجبار، ١٣٨٥ق ، ٩: ٢٥)."