Abstract:
آی تالله شیخ عبدالکریم حائری یزدی از شخصیت های تأثیرگذار در حفظ و پویاییاسلام شیعی است؛ لذا مطالعه ی رفتار و آرای فقهی و سیاسی آن بزرگوار و هم چنین نحوه یمواجهه ی علمی و عملی ایشان در امر سیاست و حکوم تداری مورد توجه پژوه شگراناندیشه ی سیاسی اسلام بوده است. مسأله ی اصلی تحقیق حاضر، کشف اندیشه ی فقهی سیاسی آیت الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی است. این مسأله همواره محل بحث بوده کهحق حکومت در دوران غیبت از آن » یا «؟ رویکرد ایشان به حکومت اسلامی چیست »تناقضات موجود در اندیشه و رفتارهای سیاسی ایشان چگونه قابل توجیه » و یا «؟ کیستدر این نوشتار به خوانشی از رویکرد سیاسی مؤسس حوزه ی علمیه ی قم خواهیم «؟ استپرداخت که در آن، رویه ی سیاسی شیخ عبدالکریم بر اساس مصالح و مفاسد و تدبیردورنگرانه و با هدفی کاملا متعالی دنبال شده است. در واقع ایشان در وهله ی اول به دنبالحفظ اصل دین بوده و در گام بعدی به امور مسلمین اهتمام داشته اند. هم چنین نشان خواهیمداد که چگونه نظرات ایشان در باب ولایت و حکومت اسلامی، در سیر تطور و پیشرفتنظریه ی ولایت فقیه تأثیر گذاشته است. این پژوهش مبتنی بر منابع کتابخانه ای و با روشتوصیفی تحلیلی و با رویکرد فقهی سیاسی به تبیین این موارد خواهد پرداخت.
Machine summary:
"(قاضی، 1377: 42 و بهار، 1371، ج2: 93) پس از کسب قدرت، سلطنت رضاشاه ـ که توأم با استبداد و خفقان و زندان و اعدام و سرکوب مذهب و دین بود و شاه تنها با تکیه بر سلاح زور بر مردم حکومت میکرد ـ بهدلیل اوضاع بحرانی جهان بهحال خود رها شده و بسیار مستحکم بهنظر میرسید (معتضد، 1376: 118) در ضمن نفوذ بی حد و حصر دول غربی و دسیسههای آنان در امور سیاسی و حکومتی و فرهنگی کشور نیز فضا را در جامعه هرچه بیشتر تیره و نگران کننده نموده بود (کاتم، 1371: 168)؛ با وجود چنین شرایطی بارها شیخ به مهاجرت و نقل مکان تمسک جست تا از این فضاها دور بماند.
در مورد عوامل رویکرد آن مرجع عالیمقام به امور و حوادث سیاسی و مواجهه با حاکم جائر، برداشتها و نظرات مختلفی وجود دارد که بهترتیب زیر بیان میگردد: 1-1- تقیه، سازش و پذیرش شاه برخی اعتقاد دارند که روابط شیخ عبدالکریم با رضاخان از باب سازش و دوستی بوده است.
ایشان معتقدند که حاکم اگر شیعه باشد و ظالم مطلق نباشد و خیری هم بدارد و برای تدبیر امور مردم و حفظ اسلام کارایی بدارد، دیگر مصداق جائر نخواهد بود؛ چرا که در دوران غیبت برخلاف حضور ائمه(ع) حکومت با صد و غصب ولایت حاصل نمیشود، بلکه به این علت که دست معصوم(ع) ناگزیر از حکومت کوتاه است، تصدی حکومت خارج از موضوع غصب و صد میگردد (همان: 95)."