Abstract:
توزیع درآمد و عوامل مؤثر بر آن همواره مورد توجه سیاستگذاران و دولتها بوده است. شواهد تجربی نشان میدهد که در دورههای رونق این نابرابری کاهش و در دورههای رکود افزایش مییابد. در این راستا هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر چرخههای تجاری بر نابرابری درآمد در کشورهای اسلامی و درحالتوسعه عضو گروه هشت (D8) طی دورهی زمانی 2012-1990 است. به این منظور نخست یک مدل بر اساس فرضیه کوزنتس و با حضور متغییرهای اساسی مؤثر بر نابرابری درآمد در کنار متغییر چرخههای تجاری طراحی شده است. استخراج چرخههای تجاری و مشخصههای آن نیز توسط فیلتر میانگذر کریستیانو فیتزجرالد (CF) (2003) صورت گرفته است. سپس با توجه به وابستگی مقطعی بین متغییرهای مدل از تحلیلهای همانباشتگی پانلی با وابستگی مقطعی استفاده و در آخر نیز رابطه بلندمدت بین متغییرهای مدل بهوسیله روش بهروزرسانی مکرر و کاملا تعدیلشده (Cup-FM) (ارائهشده توسط بای و همکاران (2009)) اندازهگیری شده است. نتایج حاکی از تأثیر منفی چرخههای تجاری بر نابرابری درآمد در کشورهای D8 است؛ به این معنا که در دورههای رونق اقتصادی، نابرابری درآمد در کشورهای یادشده کاهش و در دورههای رکود اقتصادی این نابرابری افزایش مییابد. براساس سایر نتایج، فرضیه کوزنتس در میان اقتصاد کشورهای D8 را نمیتوان رد کرد. سهم مخارج دولت از تولید ناخالص داخلی اثر برابرگر و سهم درآمد مالیاتی از تولید ناخالص داخلی و تورم اثر نابرابرگر در توزیع درآمد کشورهای یادشده داشته است.
Income distribution and its deteminants are considered by policymakers and governments. Empirical evidence shows that this inequality reduces in expansion periods and increases in periods of recession. In this context، the main objective of this study is to evaluate the effect of business cycles on income inequality in developing and Islamic countries of the Group Eight (D8) during the period 19902012. For this purpose، a model has been designed based on the Kuznets hypothesis and with the presence of fundamental variables affecting income inequality with the business cycles variable. Extraction and characterization of the business cycle is performed by Cristiano Fitzgerald Band-pass filter (CF) (2003). Due to the crosssectional dependence between the variables the model used the Panel Cointegration with cross-sectional dependence analysis and finally the long-run relationship between the variables is measured by Continuously-updated and Fully-Modified method (Cup-FM) (Provided by Bai et al (2009)). The results show the negative impact of business cycles on income inequality in D8 countries، s. According to other results، Kuznets hypothesis cannot be rejected for the D8 countries' economies. The share of government spending in GDP have equalizer effect and tax revenue share of GDP and inflation has been the unequalizer effect in income distribution for these countries
Machine summary:
به این منظور نخست یک مدل بر اساس فرضیه کوزنتس و با حضور متغییرهای اساسی مؤثر بر نابرابری درآمد در کنار متغییر چرخههای تجاری طراحی شده است.
واژگان کلیدی نابرابری درآمد، چرخههای تجاری، وابستگی مقطعی، به روزرسانی مکرر و کاملا تعدیلشده (Cup-FM)، کشورهای گروه هشت (D8) طبقهبندی JEL: E32 C23, D56, مقدمه توزیع درآمد از جهت ارتباط نزدیکی که با مباحث مربوط به عدالت اجتماعی داشته و نقش آن در تعیین سطح زندگی افراد، همواره مورد توجه کارشناسان اقتصادی و سیاستگذاران بوده است تا بتوانند با تصمیمگیریهای مناسب شکافهای اقتصادی و فرهنگی میان سطوح درآمدی مختلف را کاهش دهند.
در این راستا هدف اصلی از تحقیق حاضر بررسی تأثیر چرخههای تجاری بر نابرابری درآمد در کشورهای اسلامی و درحالتوسعه گروه دیهشت <FootNote No="5" Text=" Developing 8"/>(D8) طی دورهی زمانی 2012-1990 است.
در ایران نیز هرچند مطالعه خاصی در زمینه رابطه بین چرخههای تجاری و نابرابری درآمد وجود ندارد، اما میتوان به نمونه مواردی که در آنها رابطه بین متغییرهای کلان اقتصادی و توزیع درآمد بررسی شده است، اشاره کرد.
طبق مطالعات تجربی چیو و همکاران (2000) و بلیجر و گایرریو Blejer &amp; Guerrero, 1990)) هزینههای دولتی ممکن است بهدلایل مختلف مانند: روش تأمین مالی هزینههای دولتی، ترکیب هزینههای دولتی و توزیع این مخارج بین بخشها، آثار مساعد یا نامساعدی بر توزیع درآمد داشته باشند.
جمعبندی و نتیجهگیری هدف اساسی در این تحقیق برآورد تأثیر چرخههای تجاری بر نابرابری درآمد بین کشورهای عضو گروه D8 بوده است.