Abstract:
«تبرک» به مقامات و مشاهد شریفه، همچنین تبرک به آثار و قبور انبیا و اولیا یکی از مسائل مهم توحید عملی است. کلیت و اصل تبرک محل اجماع و توافق مسلمانان است. اصل تبرک تاکنون از سوی کسی انکار نشده است، اما با ظهور فرقه ای سلفی ـ تکفیری به نام «وهابیان»، به تبعیت از افکار ابن تیمیه، شاهد انکار رفتار مسلمانان، به ویژه شیعیان، در تبرک به مشاهد شریفه و مقابر انبیا هستیم. نتیجه عملی دیدگاه وهابیان تکفیر مسلمانان و درنتیجه، تخریب مشاهد و مقابر ائمه و اولیاست. سوالی که مطرح می شود این است که آیا دیدگاه وهابیان مستند شرعی دارد؟ این تحقیق با هدف بررسی عقیده وهابیان و ارزیابی آن با قرآن، سنت و سیره صحابه با روشی تطبیقی ـ تحلیلی شکل گرفته است. در این بررسی مشخص شده که تبرک مبنای قرآنی و روایی دارد. صحابه پیامبر هم علاوه بر اینکه در حیات آن حضرت به آثار ایشان تبرک می جستند و پیامبر هم این رفتار آنها را تایید می کردند، همچنین پس از رحلت پیامبر، به آثار ایشان متبرک می شدند. این تحقیق نشان می دهد که اولا، مبنای دیدگاه وهابیان و ابن تیمیه برداشت نادرست از منابع است. ثانیا، فتاوای آنها در مقابل قرآن و سنت و سیره صحابه و بزرگان چهار مذهب اهل سنت قرار دارد.
Machine summary:
"او مدعی اجماع و اتفاق از طرف سلف، ائمه و مسلمانان شده به اینکه آنها معتقدند نباید قبر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، اهل بیت علیهم السلام و سایر انبیا و صالحان و همچنین مقامات و مشاهد مشرفه را از باب تبرک بوسید و یا مسح و لمس کرد؛ زیرا این عمل مخالف توحید بوده و شدیدترین نهی ها از این عمل شده است.
اما اگر کسی به پارچه یا دیوار کعبه، مقام حضرت ابراهیم، حجره پیامبر صلی الله علیه و آله، ستون های مسجدالحرام و مسجدالنبی به قصد تبرک مسح کند، ولی اعتقاد داشته باشد این اشیا ضرر و نفعی نمی رساند، بلکه به قصد قربة الی الله باشد این نوع تبرک «شرک اصغر» و بدعت و وسیله ای برای شرک اکبر است (اللجنة الدائمة، بی تا، ج 1 ص 353و442).
نقل شده است که پیامبر صلی الله علیه و آله پس از رمی جمره، موی سر خود را تراشیدند و به ابوطلحه دادند تا تبرکا بین صحابه تقسم کند (مسلم، بی تا، ج 2، ص 948؛ بیهقی، 1994، ج 1، ص 25؛ ترمذی، 1975، ج 3، ص 246، نسائی، 1991، ج 4، ص 201).
4. تبرک به ناخن پیامبر صلی الله علیه و آله: نقل شده است که پیامبر هرگاه ناخن های خود را می گرفتند آنها را به عنوان تبرک بین صحابه تقسیم می کردند (ابن یوسف، 1993،ج7،ص 342)."