Abstract:
در با قرآن کریم با آیاتی روبرو میشویم که در آنها ضمایری به کار رفته است که مرجعی برایشان ذکر نشده است ، این امر خود، موجب جولان ذهن شده و هر کس متناسب با فهم خود می - تواند مرجعی را برای آن در نظر بگیرد که البته باید مطابق با سیاق و مفهوم آیه باشد در غیر این صورت از مصادیق تفسیر به رای محسوب میشود. یکی از این موارد ضمیر«هذا» در آیه ٤٣ سوره اعراف است ، آنجا که بهشتیان زبان به حمد الهی گشوده و خداوند را سپاس میگویند که آنها را به این امر هدایت کرده است و اگر او آنان را هدایت نمی کرد هرگز به این امر هدایت نمی - شدند: ﴿الحمد لله الذی هدانا لهذا و ما کنا لنهتدی لو لا ان هدانا الله ﴾. در رجوع به تفاسیر متعدد اعم از تفاسیر شیعه و اهل سنت به موارد و مصادیق متعددی برخورد میکنیم که در مجموع همه درست بوده و قابل جمع اند و هیچ تعارض و تنافی با یکدیگر ندارند، از جمله این موارد: نعم بهشتی، هدایت الهی، مقامات و درجات است ، البته یکی از این مصادیق و مراجع میتواند ولایت علی علیه السلام باشد که شیعیان آن حضرت خداوند را به خاطر این نعمت بزرگ الهی شاکرند و این که او آنها را به نعمت گران سنگ ولایت هدایت کرده است و اگر او به آنها این توفیق را ارزانی نمیداشت ، هرگز به چنین نعمتی دست نمییافتند.
Machine summary:
"٤. نتیجه با بررسی آیه ٤٣ سوره اعراف در تفاسیر مختلف میتوان بیان کرد که ضمیر «هذا» در این آبه میتواند به موارد بیشماری بازگردد و در واقع تنها یک مرجع ندارد و مومنان به دلایل متعددی میتوانند حمد الهی را به هنگام اعطای نعم بیشمار بهشتی به جای آورند، از طرفی همه این موارد با یکدیگر قابل جمع اند و میتواند جامع تمامی موارد باشد: هدایت شدن فرد مومن به ایمان ، عمل صالح و انجام تکالیفی که مستحق ثواب و پاداش است ، ثابت شدن ایمان در دل مومنان ، عطا نمودن نعمت ولایت علی علیه السلام و اولاد او به مومنان ، ورود در بهشت جاودان الهی، مقامات بهشتی و نعم الهی.
٢. فراهیدی، خلیل بن احمد، العین ، ج ١، ٣٥٧؛ ابن منظور، محمد بن مکرم ، لسان العرب ، ج ٣٥٠،٨؛ طریحی، فخر الدین ، مجمع البحرین ، ج ٤، ٣٩٦؛ مصطفوی، حسن ، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم ، ج ١٢، ٧٨؛ قرشی، علی اکبر، قاموس قرآن ، ج ٧، ٤٢.
حاکم حسکانی، شواهد التنزیل ، ج ١، ٤١٧، ح ٤٤٠؛ زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الاقاویل فی وجوه التاویل ، ج ٢، ١٠٥؛ رشید رضا، محمد، التفسیر القرآن الحکیم الشهیر بتفسیر المنار، ج ٨، ٤٢١؛ سید قطب ، فی ظلال القرآن ، ج ٨، ١٢٩٢؛ زحیلی، وهبه بن مصطفی، ٨٣ المنیر فی العقیده و الشریعه و المنهج ، ج ٨، ٢٠٩؛ اندلسی، ابوحیان محمد بن یوسف ، البحر المحیط فی التفسیر، ج ٥، ٥٣؛ فخررازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب ، ج ١٤، ٢٤٢؛ ابن عطیه ، عبد الحق بن غالب ، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، ج ٢، ٤٠١."