Abstract:
کعبه و مدینه النبی،درشعر معاصرعربی،مورد اهتمام بوده وشاعران با به کار گیری مفاهیم مختلف در صدد تبیین جایگاه حرمین شرفین به عنوان رمز وحدت و مقاومت، برآمده اند.توجه به میراث دینی،تاریخی از جمله منابع پژوهشی اصیل است که شاعران معاصر عرب در آثار خود بدان تمسک جسته اندکه هدف، جملگی، انتقال مفاهیم به معنای واقعی والگوپذیری و پندگیری خویش و مخاطبان است،لذا شاعردراندیشه انجام رسالت خویش ضمن تبیین جایگاه این اماکن مقدس، برای اثبات دلبستگی و احساسات دینی به حرمین شریفین ،آن دو را با اصطلاحاتی چون : نور، رحمت، قلب، و با به کارگیری صنایعی مانند: تکرار،تقدیم،تاخیر و ... بیان می دارد تا از این رهگذر، منادی اصلاح اجتماعی عصر خویش باشد. گفتار حاضر به روش توصیفی _تحلیلی اصطلاحات به کار رفته،درباره حرمین شریفین را به عنوان نمونه های موردی در اشعار بدوی الجبل،احمد شوقی و عمر ابوریشه مورد بررسی قرار داده است.از این توصیفات برمی آیدکه زیباترین مظاهرانگیزشی توصیفشان،برافراشتن پرچم دین خدادرسایه هدایت و وحدت امت اسلامی است.
Machine summary:
احمد شوقی شاعر خوش ذوق مصری، نگاهش درتوصیف عظمت کعبه و مدینه النبی به عنوان موطن اصلی رسالت پیامبر (ص) بیشتر یادآور شکوه تمدن اسلامی است که سعی می کند در قصیده معروف" نهج البرده"،"همزیه"و" بائیه" کانون تجلی نور وحی را به عنوان بهترین نعمت یعنی هدایت توصیف نماید .
تجلی گاه نور: هنا الکعبة الزهراء و الوحی و الشذا هنــا النـــور فافنـــی فی هواه و ذوبی (الجبل، 2000م : 61) بی شک شاعر از تعییر نور و تکرار این واژه، قصدش بیان ارزش های اسلامی است که در این بیت با مقدم داشتن "خبر" دلیل اهمیت این مکان مقدس را ذکر می نماید و علو منزلت این مکان مقدس را به عنوان قبله ی مسلمانان و راهنمای بندگان به سوی معبود ازلی و ابدی بیان می دارد و اینکه این خانه، مکان امنی از هرگونه بد خواهی ها است ؛چرا که کعبه نخستین خانه هدایتی ایست که برای مردم قرار داده شده است.
وصف متعلقات کعبه در قصیده: و أمسکت قلبی لایطیر إلی (منی) بأعــــبائه مــن لهــــــفه و وجیب (همان: 61) شاعر پس از توصیف عشق و دلباختگی اش به یکی از متعلقات کعبه یعنی "منا " که از مکان های با فضیلت این حرم شریف است و جزء آمال و آرزو های شاعر تلقی می شود فلذا با اشاره بدان جوشش درونیش را در شوق کعبه بازگو می کند و وسیله فلاح و رستگاری را پیمودن راه هدایت که همان راه اسلام است می داند و از میان این گفته ها بر می آید که شاعرتمام این تلاش ها را مدیون دعوت عمومی پیامبر (ص)دانسته که همگان را به سوی نور هدایت فرا خواندند.