Abstract:
هدف: این مقاله به بررسی و نقد خوانش ملاصدرا از شیخ اشراق در مسئلۀ رابطۀ نور و وجود میپردازد. روش: در این تحقیق از روش تحلیلی توصیفی که در پژوهشهای نظری مد نظر است، بهره بردهایم. یافتهها: ملاصدرا نور مورد نظر شیخ اشراق را با وجود، یکی میداند. این اعتقاد پایهای میشود تا همۀ آرای شیخ اشراق را وجودی تفسیر کند؛ در حالی که دلایل چندی نشان میدهد نور مورد نظر شیخ اشراق با وجود صدرایی یکی نیست؛ دلایلی از جمله: «1. اقسام نور و وجود یکی نیست؛ 2. تقابل وجود و ماهیت با تقابل نور و ظلمت به یک نحو نیست؛ 3. تشکیک انوار با تشکیک وجود متفاوت است؛ 4. وجود در نزد شیخ اشراق اعتباری، ولی نور امری حقیقی است؛ 5. ملاصدرا خود گاهی به سعۀ وجود نسبت به نور اعتراف دارد؛ و...». نتیجهگیری: آنچه شیخ اشراق را به تعبیر نور میرساند، شروع فلسفه از نفس است؛ بر خلاف روش صدرا که از رویکردی عالممحورانه و در نتیجه از تمایز «وجود و ماهیت»، فلسفۀ خود را سامان میدهد. اگر تفاوت در شروع فلسفه را از ویژگیهای تفاوتهای ساختاری دو مکتب بدانیم، هم اقتضای تفاوت در ساختار دو حکمت و هم دلایل محتوایی اشاره شده ثابت میکند نور مورد نظر سهروردی با وجود یکی نیست و در نتیجه، خوانش ملاصدرا از شیخ اشراق تأویلگرایانه است.
Objectives: This paper aims at analyzing the interpretation of Mulla Sadra from Suhravardi ideas on light، and the relation between light and existence.
Method: The method in this study is descriptive analysis which is used by theoretical research groups.
Results: The results of the present study indicat that according to Mulla Sadra، the light in Suhravardi’s idea is the same as existence; and he had only changed the term of existence to light. But there are some reasons emphasizing that despite of Mulla sadra idea، the light is not the same as existence; the reasons such as: 1. The kind of light is difference than existence، 2. The contrast of existence and quantity is not the same as the one of light and darkens. 3. The gradation of light is differant than existence، 4. According to suhravardi، the existence is a subjective conception and the light is objective 5. Mulla sadra mentions that the existence area is more extensive than light.
Conclusion: The author of the article concludes beginning from the soul causes suhravardi to use the term of light however mulla sadra began his philosophy from cosmological approach and so from the distinction of existence and quantity. If the difference in beginning is the one of the structural distinctions of this both wisdoms، this reason and the reasons that have been emphasized، imply that light is not the same as the existence. And then، the interpretation of mulla sadra from suhravai’s idea is a paraphrase
Machine summary:
اگر تفاوت در شروع فلسفه را از ویژگیهای تفاوتهای ساختاری دو مکتب بدانیم، هم اقتضای تفاوت در ساختار دو حکمت و هم دلایل محتوایی اشاره شده ثابت میکند نور مورد نظر سهروردی با وجود یکی نیست و در نتیجه، خوانش ملاصدرا از شیخ اشراق تأویلگرایانه است.
1. ادعای عینیت نور و وجود به مثابۀ روش فلسفی که بر شروع از بدیهیات تکیه دارد، شیخ اشراق مباحث حکمی کتاب حکمهالاشراق را با امر بدیهی نور آغاز میکند و در این زمینه میگوید: «اگر در هستی چیزی باشد که به تعریف و شرح آن نیازی نباشد ظاهر است و چیزی ظاهرتر از نور نیست.
مشخصا رویکرد یاد شده را در تعلیقیه بر همان فقرۀ آغازین بخش حکمت از کتاب حکمت اشراق و بر عبارت «اگر در هستی چیزی باشد که به تعریف و شرح آن نیازی نباشد، ظاهر است» نگاشته است؛ وی معتقد است: از «ظهور» همانند «وجود» گاه مفهوم عقلی و گاه مصداق و مطابق آن یعنی «ما به یظهر الشیء» اراده میشود و «ما به الظهور» باید به ذات خود ظاهر باشد نه به وجودی زاید؛ همانگونه که آنچه شیء با آن تحقق و وجود مییابد، باید در نفس خود موجود باشد نه به وجودی زاید.
. (ملاصدرا، 1391، ج 2: 4) نقد نظر ملاصدرا در متن شیخ اشراق «ان کان فی الوجود ما لا یحتاج الی تعریفه و شرحه فهو الظاهر» به کار رفته است، نه «ظهور»؛ و تفاوتی قابل توجه میان این دو تعبیر وجود دارد؛ «ظاهر شیءای است جزیی، عینی و متمایز و واحد؛ حال آنکه «ظهور»، اعتباری عقلی است؛ «ظاهر» یعنی «شیئی که برای خودش و برای «غیر» ظهور دارد(اکبریان، 1386: 88).
Tehran: Islamic Wisdom Foundation of Sadra Pub.