Abstract:
مقاله پیش رو به کمک ویژگی های پیشتر احصا شده مقاومت در چارچوب علوم اجتماعی ، نگاهی به کنش های مقاومت آمیز مردمی در بحبوحه تحولات سال های مشروطه دارد. این مقاله حاصـل پژوهشی نظری تحلیلی و مسـتخرج از مطالعـات اسـنادی کتابخانـه ای اسـت کـه بـا توجـه بـه ویژگی های مقاومت چون وقوع عینی ، تضاد با وضع موجـود، تـلازم قـدرت و مقاومـت ، اهمیـت زمان ، خلاقیت در کنش مقاومت آمیز درصدد است به این پرسش اساسی پاسخ دهد: علیه مـوارد نقض استقلال اقتصادی ایران در دوره ١٣٢٩- ١٣٢٤ ه. ق چه کنش های مقاومت آمیزی شـکل گرفته است ؟ در نگاه کلی ، با تشکیل شورای ملی و پیدایش فضای باز سیاسـی ، در پرتـو حضـور توده های مردم در پهنه سیاست و پا گرفتن نهادهای تازه ای چـون پارلمـان ، کابینـه ، مطبوعـات ، احزاب ، گروه ها و انجمن ها، شاهد کنش های مقاومت علیه نقض استقلال اقتصادی هستیم . ایـن کنش ها مبتنی بر مولفه های هویت ملی و با محوریت موضوعاتی چون رد اسـتقراض خـارجی و تلاش برای ایجاد بانک ملی ، رد اسکناس بانک شاهنشاهی ، استفاده از کالاهای ایرانـی و طـرد کالاهای خارجی بروز و نمود یافتند.
Machine summary:
این مقاله حاصـل پژوهشی نظری تحلیلی و مسـتخرج از مطالعـات اسـنادی کتابخانـه ای اسـت کـه بـا توجـه بـه ویژگی های مقاومت چون وقوع عینی ، تضاد با وضع موجـود، تـلازم قـدرت و مقاومـت ، اهمیـت زمان ، خلاقیت در کنش مقاومت آمیز درصدد است به این پرسش اساسی پاسخ دهد: علیه مـوارد نقض استقلال اقتصادی ایران در دوره ١٣٢٩- ١٣٢٤ ه.
کسروی واکنش مردم تبریز را چنین روایت می کند: «در تبریز ستارخان هنوز در آنجا بود و همراه نمایندگان انجمن ایالتی به تلگرافخانه درآمدند و نماینـدگان آذربایجـان را در تهران به تلگرافخانه خواسته به گفت و شنید پرداختند و آشـکاره آگـاهی دادنـد کـه تـوده آذربایجان به هیچ گونه وام خـواهی از روس و انگلـیس خرسـندی نـدارد، چـه رسـد بـه آن شرط های ننگین و ریشه برانداز و نوید دادند که هرگـاه دولـت از خـود کشـور وام خواهـد آذربایجان اندازه بزرگی را بپردازد و چون شور و جوش همه دسته ها را فراگرفته و مردم از درون دل به پشتیبانی دولت برخاسته بودند کمیسیونی از پیشروان بازرگانان (شادروان حـاج مهدی آقا کوزه کنانی و شادروان حاج شیخ علی اکبر اهرابـی و حـاج میـرزا علـی اکبـر آقـا صدقیانی و حاج علی آقا کمپانی و دیگران ) پدیدآوردند که هم از تبریز پول گرد آورنـد و هم به شهرهای دیگر تلگراف نموده آنها را نیز به کـار برانگیزنـد» (کسـروی ، ١٣٨٣: ١٢١).