Abstract:
در ترسیم اهداف تعلیم و تربیت توجه به سه ساحت شخصیت انسان (اندیشه، عاطفه، رفتار) و تاثیرپذیری این ابعاد از یکدیگر اهمیت ویژهای دارد. ساحت عاطفی، مجموعهای از انگیزهها، گرایشها و دلبستگیهای انسانی است. ارتباط تنگاتنگ این ساحت با ابعاد دیگر شخصیت و توجه به انگیزه رفتار، پرورش بعد عاطفی را ضروری میسازد. در تربیت عاطفی کودک، پرورش و تقویت محبت خدا یکی از اهداف مهم تربیتی است که در راستای هدف غایی خلقت که همان «قرب الی الله» است، قابل توجیه میباشد. در این مقاله سعی شده است تا با تحلیلی روانشناختی و تتبع در آیات و روایات، ضرورت پرورش محبت خدا و راهکارهای آن در تربیت عاطفی کودک مورد بررسی قرار گیرد. راهکارهایی چون: «تلاش برای شکوفایی فطرت»، «ایجاد شناخت صحیح و منطقی نسبت به خداوند» و «ایجاد محیطی امن و پاسخگو به نیازهای دوره کودکی» از نتایج این پژوهش هستند.
Machine summary:
"از آنجا که دستاندرکاران امور تربیتی دوران کودکی را بهترین زمان برای تربیت انسان میدانند، در این مقاله به یکی از اهداف عاطفی تربیت کودک در ارتباط با خدا، یعنی محبت خدا، پرداخته شده و اهمیت و ضرورت توجه به آن و راهکارهای رسیدن به آن مطرح گردیده است.
در کتب اخلاقی و روانشناسی رشد با نگرش اسلامی نیز به اهمیت قلب به عنوان منبع عاطفه و احساس و اهمیت پرورش عناصر عاطفی و احساس دینی کودک به طور عام پرداخته شده است، امابه طور خاص پژوهشی درباره ضرورت ایجاد و تقویت محبت خدا در تربیت عاطفی کودک صورت نگرفته است.
کودکان بزرگترها را روزیدهنده خود میدانند؛ یعنی آنها را به گونهای خدای خود به حساب میآورند و با این رفتار (بدقولی والدین) به خداوند متعال بدبین میشوند؛ زیرا آنها به کسی که او را روزیدهنده خود میدانند، بدگمان و بیاعتماد میشوند و بعدها که خدا را روزیدهنده دانستند، ناخودآگاه به او نیز بیاعتماد خواهند شد (حسینیزاده، 1389، ج 1، ص 151) بیان مطالبی همچون محبت کردن به کودک از طریق در آغوش گرفتن، بر دامان نشاندن، بوسیدن و نوازش کردن، نگاه محبتآمیز داشتن، سرعت در پاسخگویی به نیازهای کودک (مانند تغذیه و نظافت)، برخورد مهربان و نیز عدم واکنش تند در برابر رفتارهای نامطلوب کودکان در روایات، همه و همه برای این است که محیط امن و با اعتمادی برای کودک ایجاد گردد و احساس آرامش و امنیت و اعتماد به اینکه جهان محل امنی برای زیستن است، برای او فراهم شود."