Abstract:
In this paper I will introduce a vernacular emblem, a copper peacock with an open tail which
resembles the form of hand and a tiny miniature sculpture of lion, adjacent to the peacock feet.
This sacred Shi’it item consists of symbols which have always been presented during Muharram
rituals, conveying a number of iconography connotations. Comparison this figure with other Islamic
items such as Persian illustrated manuscripts, this paper tend to analyze symbols which play a key
role in Muharram rituals and adorns standard or A’lam. Applying iconography approaches, I tend to
elaborate this folkloric item which displays a remarkable item that can be seen during Muharram
rituals. Not only during Muharram rituals but also in Persian manuscript such as Falnama or
Shahnama, these emblems are recognizable. In this essay, after an introduction in order to
demonstrate what the iconography is and how this methodology can be applied to analyze a form of
art, I will compare different Christian and Islamic icons which demonstrate a key factor in order
to answer how imaginary icons and symbols was transferred from the long established Christian
Byzantine Empire to Islam? How cross-cultural tendencies of Byzantium era shaped the icons of
Islamic art at the age of transition? And consequently, I try to shed light on this question how
one can pursue these meaning on Shi’it A’lam or standard in Muharram rituals in terms of
iconography?
در این مقاله سعی خواهد شد تا به معرفی یک شیء که در مراسم مردمی عاشورا مورد استفاده قرار می گیرد، معرفی شود. این شئی یک طاووس مسی با دمی افشان است که در وسط سینه خود آیین های در بر دارد. این طاووس مسی از نظر فرمی همچنین می تواند یادآور پنجه یک دست باز باشد. در کنار پای این طاووس، یک شیر مینیاتوری قرار دارد، گو اینکه در حال پاسداری از این طاووس است. این مجسه مسی، شامل عناصری است که در باورهای شیعه همواره حضور دارد و می تواند تفسیرهای مختلفی را ارائه دهد. با مقایسه این مجسه مسی که توسط هنرمند ناشناسی ساخته شده و قدمت آن به احتمال زیاد به 100 سال اخیر می رسد، از منظر ایکونوگرافی قابل مقایسه با نسخه های مصوری است که در دوران اسلامی شکل گرفته است. در این مقاله به معرفی و تحلیل عناصری که زینت بخش علم در مراسم محرم است پرداخته می شود و با استفاده از روش ایکونوگرافی، سعی خواهد شد تا ابتدا به معرفی این شئی پرداخته شود که جزء لاینفک عناصر در مراسم عاشورا می باشد. نه تنها در علم های عاشورا بلکه در نسخه های مصور فارسی همانند فالنامه و شاهنامه این عناصر قابل ردیابی هستند. در این مقاله بعد از معرفی روش ایکونوگرافی اروین پانوفسکی، سعی خواهد شد تا با مطالعه بین فرهنگی بین آیکون های مختلف مسیحیت و اسلام به این پرسش پاسخ دهد که چگونه این نمادها از دوران بیزانس به دوران اسلامی منتقل شده است و معانی مختلفی را به خود گرفته است؟ و در ادامه سعی خواهد شد تا مشخص شود چگونه می توان این معانی را با توجه به رویکرد ایکونوگرافی در علم های عاشورا بازخوانی کرد.