Abstract:
یونس بن عبدالرحمان از برجستگان اصـحاب امامـان و مشـایخ حـدیث امامیـه است . در منابع ، علاوه بر گزارش های فراوان مدح یونس ، گزارش هـای جـرح نیـز دربارة او نقل شده است . در حل تعارض این دو دسته از گزارش ها، رویکردهـایی چون مردود دانستن گزارش های جرح به دلیل ضعف سند، توجیه آن ها با حمل بر تقیه و جرح مصلحتی و یا جعلی دانستن برخـی از آن هـا از سـوی برخـی از رجالیون ارائه شده است . مقاله حاضر به بررسی علت های گوناگون اختلاف نظـر دربارة یونس بن عبدالرحمان مـیپـردازد و هـدف آن شناسـایی و سـامان دهـی شاخص هایی علاوه بر وثاقت ، عدالت و مقام علمی، به منظور افزایش امکان فهـم جایگاه مشایخی چون یونس است ؛ از جمله شاخص هایی ماننـد: فضـای دینـی ، فرهنگی و علمی که مطالب در آن ارائه و عرضه شده ، اوضاع اجتماعی و سیاسی و نسبت آن به طور خاص با یک راوی ، انگیزه های شخصی و فرقه ای برای قـدح و ایجاد بدبینی درباره ی یک راوی.
Machine summary:
از این رو، این دو روایـت در صـورت در تایید این توجیه میتوان این نکته را در نظر داشت کـه بسـیاری از گـزارش هـای مربوط به یونس ، گزارش های مدح او هستند و از جایگاه و مکانت والای او نزد امامان (ع ) و اصحاب امامان حکایت دارند و این روایات به حدی زیاد اسـت کـه بـه عقیـدة صـاحب کتاب معجم رجال الحدیث از روایات مستفیض به شمار میآینـد [١٤، ج ٢١، ص ٢٢٦] و شاید به همین دلیل بوده که شهید ثانی روایات قدح یونس بن عبدالرحمان را به جهـت ضعف سند و مجهول بودن برخی از راویان در سند این گزارش ها، مـردود دانسـته اسـت [٢٠، ص ١٠٧٠] چنانکه صاحب کتاب قاموس الرجال در موضع گیری شـاید دقیـق تـری این روایات قدح را از نوع قدح مصلحتی برخی از اصحاب مانند هشـام بـن حکـم و زراره دانسته است و از نظر او روایات مدح یونس از روایات متواتر به شـمار مـیآیـد و روایـات قدح او شاذ و نادر است .
٢. در اینجا ممکن است این مسئله مطرح شود که همانگونه که اخـتلاف دیـدگاه در مسـائل کلامـی در جرح یونس تأثیر داشته ، موافقت با دیدگاه های کلامی یونس نیز در مدح او اثر داشته است اما نکتۀ مهمی که باید توجه داشت این است که گزارش جرحی کـه از امـام دربـارة کسـی نقـل مـیشـود، میتواند با گزارش مدحی که از امام دربارة کسی نقل میشود، تا حدودی در این خصـوص متفـاوت باشد (باید توجه داشت که در این خصوص مدح از سوی امام مهم است نه به عنوان مثـال گـزارش مدح اینگونه که : «فضل بن شاذان ، محمد بن عیسی بن عبید یقطینی را بسیار دوست می داشت و از او ستایش میکرد».