Abstract:
قاضی نعمان، از فقیهان معروف اسماعیلی، در آثار خود به مسئله تأویل بهگونهای خاص و متفاوت از دیگر اسماعیلیان پرداخته است. بهرغم دیدگاه اسماعیلیان که به باطن و تأویل نگاه حداکثری دارند و در مواردی نیز دچار خطا میشوند، قاضی نعمان اعتقاد به تأویل را در کنار نص تبیین میکند و با ترسیم خط اعتدال میکوشد از خطاهای دیگر اسماعیلیان در امان ماند. وی ظاهر قرآن را صامت و معجزه پیامبر(ص) و تأویل و باطن را معجزه ائمه(علیهم السلام) میداند. او تأویل و باطن را علمی میداند که با بهرهگیری از آیات قرآن و در چارچوب ضوابط اثباتپذیر است. از آرای قاضی نعمان بهرغم ارتکاب تأویلهای مردود، میتوان قواعد و شرایط تأویل را بدین شرح استخراج کرد: «توجه به ظاهر در کنار باطن؛ ارتباط مفهومی تأویل و عقل، تأثیر اخلاص در صحت تأویل، منتهیشدن تأویل به علم امام و دخالت ایمان در صحت تأویل». بهرغم امتیازهای فکری قاضی نعمان در مسئله تأویل، اشکالها و ابهامهای جدی در دیدگاه او وجود دارد که در این نوشتار به بررسی و نقد آنها پرداختهایم.
Machine summary:
به باور علامه طباطبایی تأویل در قرآن از جمله مفاهیمی نیست که آیات و الفاظ بر آن دلالت کند، بلکه از قبیل امور عینی و خارجی است و مصداق خارجی خبر، تأویل شمرده میگردد، بهگونهای که الفاظ بر آن معانی احاطه دارند و باریتعالی آن الفاظ را برای تقریب به ذهن بشر ارائه کرده است؛ مثلا تأویل «أقیموا الصلوه» که جملهای انشایی است، حالت نورانی خارجی است که در نفس نمازگزار ایجاد میشود و او را از فحشا و منکر باز میدارد و اگر سخن اخبار از گذشته باشد، به همان حوادث عینی بازگشت دارد و اگر اخبار از آینده باشد، مانند غلبه روم و یا اخبار از قیامت که عقل عادی قدرت فهم آن را ندارد، در این موارد، تأویل آن به نفس حقایق خارجی بازگشت دارد (طباطبایی، 1417، ج 3: 44-46).
اسماعیلیان فاطمی که پدیدآورنده قالب فکری اسماعیلیه در دورههای بعدی هستند، بین ظاهر و باطن و آیات قرآن و احکام شرعی تفاوت قائلاند و معانی لفظی را بازتاب معنای باطنی و حقیقی میدانند و بر این نکته اذعان دارند که ظاهر دین با پیامبری است که شارع آن است و در زمانهای مختلف تغییر مییابد، ولی حقیقت دین تغییرناپذیر است و دسترسی به این حقایق در مذاهب مختلف یکسان است، بهگونهای که تنها خواص توان فهم و رسیدن به آن را دارند و دیگران فقط به ظواهر دسترسی دارند (دفتری، 1377،ج 8: 687-688).
قاضی نعمان که در میان اسماعیلیان جایگاه ویژهای در فقه دارد، بر این عقیده است که ظاهر و باطن شریعت را باید با هم جمع کرد و تصدیق و عمل به یکی از آن دو مجزی نخواهد بود (همان: 53).