Abstract:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر دستورالعملهای کانون توجه بیرونی و درونی در افراد با سبکهای شناختی مستقل از زمینه و وابسته به زمینه بر عملکرد و یادگیری مهارت حرکتی پرتاب دارت میباشد. دراینراستا، آزمون گروهی تصاویر پنهانشده در بین 112 دانشجوی دختر سالم راستدست دانشگاه ارومیه در دامنۀ سنی 26ـ24 سال که تجربهای در مهارت پرتاب دارت نداشتند توزیع شد. براساس نمرات بهدستآمده از آزمون، 48 نفر بهصورت تصادفی در چهار گروه 12 نفری مستقل از زمینه با دستورالعمل کانون توجه درونی، وابسته به زمینه با دستورالعمل کانون توجه درونی، مستقل از زمینه با دستورالعمل کانون توجه بیرونی و وابسته به زمینه با دستورالعمل کانون توجه بیرونی قرار گرفتند. شرکتکنندگان تکلیف پرتاب دارت را بهمدت سه جلسه و هر جلسه، پنج دسته کوشش شش تایی را با دستورالعمل کانون توجهی مربوط به گروه خود تمرین کردند. بلافاصله پس از مرحلۀ اکتساب (همانند پیشآزمون (یک دسته کوشش 10 تایی)) پسآزمون اجرا گردید و سپس، با فاصلۀ 48 ساعت بیتمرینی و بدون ارائۀ هرگونه دستورالعمل، آزمون یادداری (یک دسته کوشش 10 تایی) انجام شد. تحلیل یافتهها با استفاده از آنووای دوطرفه نشان میدهد که اثرهای اصلی و نیز اثر متقابل در پسآزمون معنادار نمیباشد (P>0.05)؛ اما مقایسۀ میانگین آزمون یادداری گروهها با استفاده از آنووای دوطرفه، تفاوتی معنادار را نشان میدهد (P<0.05). علاوهبراین، بهمنظور بررسی اثر متقابل از آزمون تی مستقل با تصحیح بونفرونی استفاده گردید. یافتهها اختلاف معناداری را بین دو گروه مستقل/ وابسته به زمینه با دستورالعملهای کانون توجه درونی و نیز بین دو گروه وابسته به زمینه که با دستورالعملهای متفاوت کانون توجه درونی و بیرونی آموزش دیده بودند نشان میدهد (P<0.012). بهطورکلی، این پژوهش نشان میدهد که کانون توجه بیرونی، مزیتی برای یادگیرندگان وابسته به زمینه میباشد و کانون توجه درونی نیز ویژگی برجستهای برای یادگیرندگان مستقل از زمینه محسوب میشود.
Machine summary:
"ازسویدیگر، گروه وابسته به زمینهای که در جلسات اکتساب با دستورالعملهای کانون توجه بیرونی آموزش دیده بودند، در آزمون یادداری بهطور معناداری عملکرد بهتری نسبت به گروه وابسته به زمینه با کانون توجه درونی داشتند؛ اما، اختلاف معناداری بین دو گروه مستقل و وابسته با کانون توجه بیرونی مشاهده نشد؛ بنابراین، احتمالا کانون توجه بیرونی برای این گروه از فراگیران (وابسته به زمینه) مزیتهای بیشتری دارد که با فرضیۀ عمل محدودشده، پردازش آشکار مکسول 1 (49) و بازنماییهای ذهنی 2 ویلیام و همکاران (10) که تأثیر اتخاذ کانون توجه بیرونی را بر یادگیری برتر گزارش کردند همخوان میباشد؛ اما با یافتههای غفارزاده و همکاران (44) ، لیو و همکاران (45)، یان (46)، نامور (47)، بهرامی و همکاران (48) و قطبی و همکاران (50) که کارایی بهتر شرکتکنندگان مستقل از زمینه را گزارش کردند مغایر میباشد.
با توجه به این که هر یادگیرنده طبق نظریۀ تمایز روانشناختی ویتکین (29،30) در دریافت و پردازش اطلاعات گرایش ترجیحی دارد؛ بدینصورت که افراد مستقل از زمینه ترجیح میدهند از گیرندههای درونی و حس عمقی استفاده کنند و افراد وابسته به زمینه از اطلاعات بیرونی (مانند بینایی) (51) و نیز با درنظرداشتن نظریۀ تداخل عملمحور نیومن، شاید بتوان تداخل را به انتخاب محرکها نیز تعمیم داد؛ بنابراین، رهنمودکردن یادگیرندگان به منابع اطلاعاتی با استفاده از دستورالعملهای کانون توجه درونی (تمرکز روی حرکات اعضای بدن) یا بیرونی (تمرکز روی نشانههای محیطی یا اثر حرکت در محیط) که مطابق ترجیحات آنها نیست، احتمالا تداخل پیدا کرده و موجب افت عملکرد میگردد؛ لذا، آگاهی از چنین تفاوتهایی میتواند کار مربیان را در ارتباط با یادگیرندگان و ساختارهای یادگیری آسانتر سازد."