Abstract:
ورشکستگی اخیر شرکتهای بزرگ در سطح بینالمللی و نوسانهای بورس اوراق بهادار در ایران، منجر به هدر رفتن منابع و عدم بهرهگیری از فرصتهای مناسب سرمایهگذاری میشود. این مهم، نیاز به وجود ابزارهایی برای ارزیابی توان مالی شرکتها را نشان میدهد. یکی از ابزارهای مناسب (برای ارزیابی توان مالی شرکتها) استفاده از نسبتهای مالی است. محققان با استفاده از نسبتهای مالی، مدلهایی برای پیشبینی ورشکستگی شرکتها ارائه دادهاند. هدف از انجام این پژوهش، کمک به سرمایهگذاران جهت تصمیمگیری بهتر برای سرمایهگذاری در شرکتهایی با وضع مطلوب مالی و غیر ورشکسته و همچنین فراهم نمودن شواهد لازم جهت سنجش و ارزیابی سودمندی مدلهای مالی پیش بینی ورشکستگی است. برای این منظور فرضیههای تحقیق ارائه شده در این پژوهش عبارتست از: · مدلهای فالمرو زیمسکی ابزارهای مناسبی برای پیش بینی ورشکستگی شرکتها هستند.· بین نتایج این دو مدل در پیش بینی ورشکستگی یک شرکت، تفاوت معنیداری وجود دارد.نتایج آزمون فرضیهها نشان میدهد که: هر دو الگو توانایی تقسیم شرکتها را به دو گروه ورشکسته و غیر ورشکسته دارند. ولی بین نتایج این دو مدل در پیشبینی ورشکستگی یک شرکت تفاوت معنیداری وجود ندارد.
The recent bankruptcy of international corporations and changes in the stock exchanges in Iran lead to wasting the resources and investment of suitable opportunities. It indicates that corporations need instruments to evaluate financial ability. The use of financial ratios is one of the suitable instruments in these cases. The researchers have presented the models for the prediction of corporate bankruptcy by using financial ratios. The purpose of this research is to help investors make better investing decisions in companies which have favorable financial position and non- bankrupt. Furthermore, the research provides required evidences for evaluating the usefulness and predicting bankruptcy of financial models. So the presented research hypotheses are: Hypothesis 1: Folmer and Zmijewski models are suitable instruments for predicting of bankruptcy. Hypothesis 2: There is a significant difference between the results of Folmer and Zmijewski models in the prediction of corporate bankruptcy the results of testing the hypotheses show that, both of models have the ability to divide corporations into two groups, of bankrupt and non-bankrupt. But there is no significant difference between the results of these two models in Prediction of corporate bankruptcy.
Machine summary:
در این تحقیق دو مدل فالمر و زیمسکی برای پیش بینی عدم تداوم فعالیت (ورشکستگی) شرکتها مورد استفاده قرار گرفته و سپس با هم مقایسه میشوند.
با توجه به بررسیهای به عمل آمده در دانشگاههای علامه طباطبائی، تهران، تربیت مدرس، الزهراء، علوم و تحقیقات و تهران مرکز، مدلهای آلتمن، اسپرین گیت، زاوگین و شیراتا، در پایاننامههای تحصیلی آزمون شدند اما مدل فالمر و زیمسکی با هم مورد استفاده قرار نگرفته است و هیچکدام بررسی نکردند که در صورت بکارگیری این دو مدل (فالمر و زیمسکی) جهت پیشبینی ورشکستگی شرکتهای پذیرفته شده در بورس، آیا پیش بینی این و مدل در مورد هر شرکت مشابه خواهد بود یا خیر؟ ما در این تحقیق به منظور پیشبینی ورشکستگی شرکتهای نمونه از دو مدل فالمر و زیمسکی استفاده کرده و سپس نتایج دو مدل را با هم مقایسه میکنیم.
موضوع «رابطه بین توانایی نسبی تداوم فعالیت و نسبت E/P در ارزیابی شرکتها» عنوان پایاننامه آقای وهاب رستمی در سال 1381 از دانشگاه علامه طباطبایی است، که از یک مدل خاص برای پیشبینی ورشکستگی به نام مدل زاوگین که خروجی آن بصورت عددی در دامنه 0 و 1 است استفاده کرد.
نتایج حاصله توزیع دو جمله ای در جدول 2 میزان درصدی که خطا برآورد شده است در سالهای 83، 85، 87 و 89 در کل 5/10 درصد خطا (مدل فالمر را 8/68 درصد حالت پیشبینی نموده در حالیکه در واقع 3/58 درصد شرکتهای مورد مطالعه غیر ورشکسته است که تفاوت این دو با هم 5/10 درصد است) و در حالت میانگین 5/12 درصد خطا و برای سالهای 84، 86،88 و 90، 4/8 درصد خطا وجود دارد.