Abstract:
اسطوره فرهایزدی از مهمترین ارکان اندیشه سیاسی ایران باستان و جزو مولفههای اصلی مفهوم شاهیآرمانی بود. این اسطوره کارویژههای سیاسی مشروعیتآفرین داشت، رفتهرفته دستخوش تحول معنایی شد. پرسش اصلی پژوهش حاضر آن است که سازوکار این تحول معنایی و تطور محتوایی چه بود؟ در این جستار با روش تحلیلی- تفهمی مبتنی بر معناکاوی و فهم همدلانه شواهد تاریخی ذیل رهیافت جامعهشناسی تفهمی، این موضوع بررسی می شود. در عین حال چارچول مفهومی از نظریه کنشگفتاری آستین و جامعه شناسی کنش معنادار با اتکا بر آرای پیتر وینچ به روش گردآوری دادهها و روش کتابخانهای استفاده شده است. نتیجه آنکه، اسطوره فره در چارچوب قواعد فرهنگی عهدساسانی، برخوردار از محتوای کیهانشناسانه، اساطیری و معانی اجتماعی بافروپاشی ساسانیان با هدف احیای کارویژه های سیاسی آن بازسازی صوری شد، درحالی که بسیاری از کارویژه های اجتماعی خود را ازدستداده و درنتیجه نبود درک اجتماعی عمیق ، به لحاظ فرم و محتوا دستخوش دگرگونیها و تطورات گوناگون شد.
The Myth of Farrah-i Izadi is regarded as one of the most important pillars of political thoughts and as one of the main componentsof Ideal King conception in the Ancient Iran. This myth had legitimate political content and function but gradually underwent changes and transformations in terms of its content. The present paper aims at exploringthe mechanism of conceptual transformations to this myth andattempts to investigate the issuevia conceptual analysis and sympathetic perception of historical evidence، chiefly through the lens of comprehensive sociology. Meanwhile، we benefit from Austin’s Theory of Speech Acts and Peter Winch’s Meaningful Action. The method of the data collection is based on library research. The results of the study reveal that the Myth of Farrah، within the framework of cultural rules of Sassanid Era، included profound mythological and cosmological contents and themes and contained deep-rooted social meanings which facilitated the understanding and acceptance of its message. Nonetheless، after the collapse of Sassanid dynasty and domination of new cultural values، this myth was re-constructed with the aim of revival of its former political functions. This superficial re-construction and revival occurred while Farrah Myth had lost most of its social functions. Accordingly، Farrah underwent various transformations and alterations in the terms of its form and content، mainly as a result of transformationsto the cultural rules and absence of profound social understandings.
Machine summary:
بنا بر مطالب پیشگفته بر این نکته تأکید میکنیم که پارهگفتارهای شکلدهندة اسطورة فره نیز در قامت منظومهای از کنشهای گفتاری، اجتماعی، و معنادار، در ارتباطی منطقی با یکدیگر، منظومهای زبانی را میساختند که همة عناصر تشکیلدهندهاش در کنار هم، معانی را در اذهان مردم تداعی میکرد و طبعا خواستار پاسخگویی مخاطبان خود بود؛ بنابراین در این نوشتار به اقتفای آستین، اسطورة فره بهمثابة منظومة کنشهای گفتاری مقصودرسان و تأثیرگذاری تلقی شده است که بهسان متنی ارتباطی عمل میکند؛ بنابراین کانون توجه نوشتار حاضر مطابق با روش تفهمی وینچ، در وهلة نخست بر یافتن اعتبارات و قواعد فرهنگی مضمر و نهفته در پارهگفتارهای اسطورة فره در عهد ساسانی استوار است و نشان میدهد که کاربست قواعد فرهنگی حاکم، که در قالب پارهگفتارهای مقصودرسان و تأثیرگذار اسطورة فره تجلی مییابند و متعین میشوند، اسطورة مذکور را معنادار میکنند و سبب میشود که این اسطوره بهسان متنی ارتباطی در میان مردم و سلسلهمراتب اجتماعی طنین داشته باشد و در دورة اسلامی نیز تجلی اعتبارات و قواعد فرهنگی مسلط اسلامی را این بار در بازسازی اسطورة فره بهگونهای متفاوت مطمح نظر قرار خواهیم داد.