Abstract:
این مقاله به موضوع اعتبار سنجی ادراکات عقلی و مراتب شناخت از نظر غزالی، که نقطه عزیمت نزاع او با فیلسوفان است، می پردازد. پرسش مقاله این است: وقتی عقل فلسفی (شناخت آزاد عقلانی) از محدوده معرفتی خود فراتر می رود و می کوشد با روش خود، مفهومی دینی را تبیین کند، اعتبارش تا چه حد است؟غزالی معتقد است عقل برای شناخت چنین اموری اعتبار کافی ندارد، زیرا این امور فراتر از توان عقل اند. عقل باید برای شناسایی این قسم مفاهیم، به تعبیر او، منور به نور نبوت شود. عقل، در نظر او، منبع مستقل شناختنی ست و اگر بخواهد به طور مستقل در باب گزاره های دینی سخنی بیاورد، به ماورای مرز خود پا گذاشته است.
غزالی بحث خود را از تبیین مفهوم «علم یقینی» آغاز می کند و سپس با انکار عقل فلسفی و تعیین حدود ارزش عقل، به معنایی که خود او از آن مراد می کند،و بیان تنگناهای کار فیلسوفان، متکلمان و صوفیه، بحث «ملاک های معرفت» را پیش می کشد. او در پایان نتیجه می گیرد که شناخت فلسفی ابزاری نیست که به دینداری ما یاری رساند یا اصلا ربطی به آن داشته باشد، زیرا عقل، در شناخت ماورای خود، دچار تناقض و شک است و واقع نما نیست. بنابراین، شرع در تعیین بایدها و نبایدها مستقل عمل می کند.
این دیدگاه غزالی با ناسازگاری هایی روبه روست که در بخش پایانی مقاله به آنها پرداخته شده است.
Machine summary:
او در اين رساله سخني درباره عقل دارد که خوب اسـت بيـان نظرگـاه او در اين باره را با نقل اين سخن آغاز کنيم : چنين نيست کـه جسـتجوي حقيقـت بـا عقـل غيرممکن باشد، اما مسأله اين است که بـا برهـان عقلـي فقـط کسـاني مـي تواننـد بـه حقيقت برسند که به مرتبه عالي در برهان عقلي رسيده باشند و اين مرتبه ، مخصوص افراد اندکي است .
اينک پرسش اين است که آيا عقـل بشـر در اين مراتب گوناگون ميتواند به مرحله اي برسد که به مسائلي آگاه شـود کـه قلمـرو نبوت بيانگر آن است ؟ آيا اينکه برخي فيلسوفان در راه رسيدن بـه ايـن هـدف ناکـام مانده اند، دليل بر آن است که عقل توان دستيابي به اين مرحله را ندارد؟ براي کشف پاسخ غزالي ابتدا بايد ببينيم او چه تصوري از عقل دارد.
بنابراين ، غزالي اين بخش از فلسفه را (تا اينجا) علمي بيخطر براي ديانت مسلمانان ميداند، اما در ادامه دو خطر محتمل اين علم را گوشزد ميکند: خطر اول ، قبول مطلق است ؛ به اين معنا که هر که ريـاضيات را بياموزد و مسائل آن را دقيق و برهاني بيابد، نسبت به فيلسوفان در خود حسن ظني احساس خواهد کرد و چه بسا گمان برد که علوم فلسفي ديگر نيز، مانند رياضيات ، استوار و اعتمادآفرين است .