Abstract:
مطالعه جامعه شناختی تاثیر دیدگاه ها و مواضع عالمان شیعه بر شیوه هـای مـردم سـالارانه ادارة جامعه ، نسبت به کاوش کلامی در رابطـه دیـن اسـلام و دموکراسـی، امتیـازاتی دارد. مطالعـه جامعه شناختی این تاثیر را میتوان با تبیین جنبش های نیمه اول سدة بیست مـیلادی در ایـران آغاز کرد. مناسب ترین رویکرد پژوهشی برای بررسی این موضوع ، تحلیل تطبیقی- تاریخی در حوزة راهبردی جامعه شناسی تاریخی تحلیلی است و سه جنبش گذار در سه مقطـع تـاریخی، یعنی جنبش مشروطه ، جنبش ملّی در اولین کابینـه مصـدق و جنـبش ملّـی در دومـین کابی ـه مصدق ، گزینه های مناسبی برای مقایسه هستند. بررسی نظری در حوزه های تحول فرهنگی (نظریه های سکولاریزاسیون دررابطه با مدرنیتـه و دین )، تحول اجتماعی (نظریه های گسترش نظام جهانی و جنبش هـای اجتمـاعی) و تحـول سیاسی (نظریه های گذار)، چارچوب تئوریک مناسبی را فراهم میکند که میتوان باتوجـه بـه شرایط کلی تاریخ ایران و جهان در دورة موردنظر، مـدلی بـرای تبیـین گـذار در ایـران از آن چارچوب استخراج کرد. این مدل ، مبنای مقایسه تاریخی سه واقعه گذار، قرار گرفته و به کمـک روش هـای توافـق میل ، تحلیل بولی و مقایسه ترتیبی، آزمون میشود. در این آزمون ، شناخت دقیق تری از عوامل علّی گذار به مردم سالاری، فراهم میشود؛ درنهایت ، موقعیت دیدگاه ها و مواضع روحانیت در میان عوامل علّی گذار بررسی شده ، فرآیند تاثیرپذیری نهاد دین از شـرایط اجتمـاعی و تـاثیر دیدگاه ها و مواضع روحانیت بر گذار به شیوه های ادارة مردم سالارانه جامعه ، ردیابی میشود.
Machine summary:
تبیین تطبیقی- تاریخی گذار به شیوه های مردم سالارانۀ ادارة جامعه با تأکید بر نقش دیدگاه ها و مواضع روحانیت مقایسۀ جنبش مشروطه (١٢٨٤-١٢٩٠ش ) و جنبش ملی شدن نفت در ایران (١٣٣٠-١٣٣٢ش ) محمدمسعود سعیدی ** (تاریخ دریافت : ٩٢/١١/١٢، تاریخ پذیرش : ٩٣/٧/٢٧) چکیده مطالعۀ جامعه شناختی تأثیر دیدگاه ها و مواضع عالمان شیعه بر شیوه هـای مـردم سـالارانۀ ادارة جامعه ، نسبت به کاوش کلامی در رابطـۀ دیـن اسـلام و دموکراسـی، امتیـازاتی دارد.
کنترل و مشروط شدگی و شهروندی را به علـت عـدم تحقـق یـا عـدم توسـعۀ برخـی از ایـن ویژگیها تا دهه های آغازین جنگ سرد (١٢١ :Ibid)، تحت عنوان واحد سیاسـت عوامـل خـارجی بررسی میکنیم و باتوجه به اعتراف وایتهد به این که فرآینـد رضـایت ، بیشـتر بـه مباحـث رویکـرد عاملیت و برهم کنش میان کنشگران مربوط است ، آن را به بحث از فرآیندهای گذار، و نه بسـترهای گذار، موکول میکنیم ؛ اما باید یادآور شد که تمام زمینه هـای فراملـی گـذار بـر گسـترش ارتباطـات جهانی کشورهای غیردموکراتیک با کشورهای به نسبت دموکراتیـک ، ازطریـق مسـافرت ، مهـاجرت ، تجارت ، رسانه ها (که در دوران جدید اهمیت بیشتری پیدا کرده اند)، روابط دیپلماتیک و حتی جنـگ مبنتی هستند؛ به همین دلیل ، گسترش نظام جهانی را که هم موجب افزایش حجم و تنوع ارتباطـات جوامع غیردموکراتیک با جوامع دموکراتیک تر شده و هم خود منشأ جنگ های استعماری و به تعبیـر والرستین منشأ جنبش های ضدنظام بوده است ، قبل از موارد بالا میآوریم .