Abstract:
یکی از مهم ترین وقایع بعد از جنگ جهانی دوم در ایران ، ملیشدن صنعت نفت به واسـطه حضـور مردم در صحنه سیاست و بحرانی است که سبب قطع روابط سیاسی ایران و انگلیس شد؛ بـه همـین دلیل جنبش ملیشدن صنعت نفت در ایران را میتوان سرآغاز فصل نوینی درجهت مطالبـات مـردم مبتنیبر استقلال خـواهی و استبدادسـتیزی بـه حسـا آورد. تـاکنون نویسـندگان متعـددی از ابعـاد گوناگون ، علل و عوامل شکل گیری و ناکامی جنبش ملیشدن صنعت نفت را بررسی کرده اند. مقاله پیش رو درصدد است تا ضمن افزودن زاویه جدیدی در تحلیل جنبش صنعت نفت با تمهید پشتوانه نظری مبتنی بر محرومیت نسبی، در مقام پاسخ گویی به این سوال برآید که چه عواملی موجـب شـد تا مردم و رهبران ایران در برپایی جنبش ملیشدن صنعت نفت پافشاری و مشـارکت داشـته باشـند. پژوهش پیش رو با روش توصـیفی و تحلیلـی صـورت گرفتـه و گـردآوری اطلاعـات ه صـورت مطالعات کتابخانه ای و اسنادی شامل کتاب ها، مقاله های تخصصی و اینترنت بوده است . نتایج تحقیق نشان میدهد، عناصر بین الاذهانی استقلال خواهی و استبدادستیزی موجود در فرهنگ سیاسی ایـران ، محرومیتی را که حاصل انتظارها و تواناییهای مردم و رهبران ملی- مـذهبی بـه منظـور رسـیدن بـه پیشرفت است ، باعث شده تا ایرانیان بر حقوق خود اصرار ورزیده و زمینه های ملـیکـردن صـنعت نفت را فراهم کنند.
Machine summary:
سرزمینی که دایما مـورد تاخـت وتـاز نیروهای خارجی بوده و بیگانگان در امورش دخالت میکردند؛ ازاین رو، افق دید ایران به گونه ای است که تحت تأثیر فرهنگ اسلامی شیعه و همچنین تجربۀ تاریخی که باعث شکل گیری عنصر استبدادستیزی و استقلال خواهی شده است ، شوروی و انگلستان را به عنوان مهم تـرین دشـمنان تعریف کرده است ؛ به عبارتی دیگر، پیشینه و تجربۀ تاریخی ایرانیان به ویژه رابطه بـا غـرب در سده های نوزدهم و بیستم ، ارزش ها و باورهای مذهبی قبل از اسلام نقش تعیین کننده ای داشته و مجموعه ای از منافع و ارزش ها، موضوعات مختلفی ازجمله موضوع صنعت نفت را جنبۀ ایجابی بخشیده است ؛ به طوری که این موضوع هرگونه تلاش دولت های بیگانه درجهت اعمال فشار و عقب نشینی از مواضع ملی و دینی را خنثی کرده است ؛ ازاین رو، رفتار سیاسی خاص هر جامعه در بستر فرهنگ سیاسی همان جامعه شکل میگیرد که آن نیز محصول تاریخ نظـام سیاسـی و همچنین اعضای منفرد آن با ریشه ای روانشناسی است ؛ بنابراین ، روحیه سازش ناپذیری و تحمل مشکلات ناشـی از آن بـرای رهبـران ملـی- مـذهبی بـه یـک ارزش تبـدیل شـده و ماهیـ استقلال خواهی و استبدادستیزی آن را تشکیل میدهد.
از زاویه جامعـه شناسـی سیاسـی و در گسـترة تـاریخی فرض اساسی در این مقاله عبارت است از: اقدامات استبدادی و بااصطلاح نوسـازانۀ رضاشـاه در پرتو شخصی و موروثیشدن قدرت ازیک سو و پیامـدهای اسـتعماری انگلسـتان همچـو دخالت گستردة این کشور در امور داخلی ایران در چارچوب صنعت نفـت و بـه تـارا بـردن منافع اقتصادی حاصل از آن ازسوی دیگر، سبب افزایش محرومیـت نسـبی و ضـعف فزاینـدة قشرهای مختلف مردم (کارگران ، روحانیت و دهقانـان ) و رهبـران ملـی- مـذهبی (مصـدق و کاشانی) شده که این مسائل زمینه های برپایی جنبش صنعت نفت را فراهم کرده است .