Abstract:
یکی از مهمترین عوامل نیل به سعادت و کمال انسانی که مورد عنایت همه ادیان الهی و اهتمام نیکان عالم از انبیاء (علیهمالسلام) و اولیاء و عارفان و فرزانگان بوده است، مجالست و مصاحبت با نیکان است، که در سرنوشت انسان تاثیر بسیار دارد و بنا به گفته بزرگان صوفیه، هر که هر چه یافت، از صحبت با دانا یافت. متاسفانه غالب جوامع بشری در عصر حاضر که با بحرانهای متعدد اخلاقی مواجهاند از توجه جدی به این امر مهم غافلند و این در حالی است که آیات قرآنی و احادیث شریفه، مصاحبت با نیکان را سخت مورد توجه قرار داده و در متون عرفانی نیز انعکاسی وسیع یافته است. در این نوشتار تحلیلی تلاش شده است که جایگاه و اهمیت مصاحبت و مجالست در متون دینی و عرفان اسلامی مورد ارزیابی و بررسی قرار گیرد.
Machine summary:
com مقدمه یکی از مـسائل مـورد اخـتلاف در میـان اهـل سـلوک و طریقـت ایـن اسـت کـه آیـا برای تهذیب نفس و تعالی روح ، بایـد کـنج عزلـت اختیـار کـرد یـا آن کـه بـا مـردم و کسان ، بـه معاشـرت و مـصاحبت پرداخـت ؟ نجـم رازی دربـاره اهمیـت خلـوت گویـد: «بـدان کـه بنـای سـلوک راه دیـن و وصـول بـه مقامـات یقـین ، بـر خلـوت و عزلـت است و انقطاع از خلق ، و جملگی انبیـاء و اولیـاء در بـدایت حـال ، داد خلـوت داده انـد» (رازی ، ١٣٧١: ٢٨١).
مــلا احمــد نراقــی در معــراج الــسعاده می گوید: طبــع انــسان دزد اســت و آنچــه را مکــرر و از طبــع دیگــری مــی بینــد، اخذ می کند و سر این آن است که از برای نفس انسان چندین قوه اسـت کــه بعــضی مایــل بــه خیــر اســت و بعــضی مقتــضی بــشر و رذایــل هــستند و پیوســته ایــن قــوا بــا یکــدیگر در مقــام نــزاع و جدالنــد و از برای هر یک از آن ها که اندک قوتی حاصل شد و جزئی به هم رسید، بـر آن دیگری به همان قـدر غالـب مـی شـود و نفـس را مایـل بـه مقتـضای خود کند و شکی نیست که مصاحبت بـا صـاحب هـر صـفتی و شـنیدن حکایات و افعـال او و اسـتماع قـصص از باعـث قـوت مقتـضی آن صـفت می شود (نراقی ، بی تا: ٤٠).