Abstract:
کاوش فکری پیرامون اراده واختیار آدمیان در دو جنبه نظری و عملی زندگی بشر، به دلیل مناسبت تامی که با اعتقادات دینی و حیات عملی او دارد، امری مهم و سرنوشتساز بوده است، و با توجه به این که اراده به عنوان مبدء فعل دارای اهمیت میباشد، شناخت معنای آن و عواملی که در شکلگیری آن مؤثر است ضرورت دارد، علیرغم اینکه اکثر صاحب نظران و اندیشمندان در مورد بدیهی بودن اراده انسان اتفاق نظر دارند، اما در مورد ماهیت و کیفیت تحقق آن، آراء و نظرات متفاوتی ارائه شده است. با تأمل در تعریفها و تفسیرهای ارائه شده، گرچه هر یک به وجهی درستند، اما هیچ یک حقیقت اراده و ماهیت آن را به صورت تام بیان نکردهاند. مقاله پیش رو با اثبات اراده انسان و بیان حقیقت وجودی آن ، به بررسی رابطه اراده با اختیار انسان پرداخته و تفاوت اراده انسان با اراده الهی را نیز مورد کاوش قرار داده و اثبات میکند بین اراده انسان با اراده خداوند تفاوت وجود دارد، زیرا انسانها در اراده خود دارای هدف و انگیزه بیرونی هستند، اراده در انسان مسبوق به مبادی سهگانه: تصور، تصدیق به منفعت و مصلحت در فعل و شوق میباشد، در حالی که باری تعالی منزه از این امور بوده و انگیزه و هدفی غیر از ذات خود در افعالش ندارد
Studying human free will and option in both theoretical and practical aspects of human life has always been of vital importance. The reason why lies in the relation between one`s religious beliefs and practical life. With regard to the effect of free will as the base of human action، knowing the meaning and its essential agents has been necessary. Although most experts and scholars have been agreed on the self-evidence of human will، there cannot be found any agreement on its way of realization and nature. Reflecting on definitions and interpretations in the field، it would be clear that each has only a part of the truth. Proving human will and explaining the truth of human existence، this paper has studied the relationship between human will and Divine will. As is understood، human will differs from Divine God. Human will is founded upon some ground of such a kind that never may be attributed to God.
Machine summary:
"وجودشناسی اراده انسان دراینبارهکه انسان موجودی دارای اراده است، بیشتر متکلمان و فلاسفه متفقالقول وجود اراده در انسان را امری فطری و بدیهی و بینیاز از اثبات میدانند و قائلاند این امر یکی از یقینیترین اموری است که مورد شناسایی انسان واقع میشود؛ زیرا هرکس آن را در درون خویش با علم حضوری خطاناپذیر مییابد؛ چنانکه از سایر حالات روانی خودش نیز با چنین علمی آگاه میشود، و نمیتواند در مورد آن اندک تردید به خود راه دهد.
مختار به دو طرف یک امر، یعنی انجام و ترک آن نظر دارد؛ درحالیکه مرید به طرفی که اراده کرده است، توجه دارد؛ چنانکه محقق لاهیجی بر وجود این تفاوت بین اختیار و اراده اذعان کرده و مینویسد: «اختیار، انتخاب یکی از دو طرف فعل یا ترک و میل بهسوی آن است و اراده، قصد صدور آنچه که انتخاب کرده و بهسوی آن میل پیدا کرده است، میباشد» (لاهیجی، بیتا، ص55).
تفاوت دیگری که بین اراده انسان با خداوند وجود دارد این است که انسانها در اراده خود دارای هدف و انگیزه بیرونی هستند، اما ذات حقتعالی از اینکه انگیزه و هدفی غیر از ذات خود در افعالش داشته باشد، منزه است؛ چنانکه علی(ع) دراینباره میفرماید: «مرید لا بهمة؛ خداوند ارادهکنندهای است که اراده او همراه با قصد نیست» (نهجالبلاغه، خطبه 179، ص308).
علامه حسنزاده آملی هم دراینباره مینویسد: «حیات و قدرت و علم و اختیار و اراده و مشیت و نظایر آنها، هریک بهحسب مفهوم غیر از دیگری است؛ ولکن بهحسب وجود در عقول مفارقه، بهخصوص در حقیقةالحقایق یکیاند؛ یعنی یک ذات بحت محض و بسیط صرف است که آنهمه مفاهیم از وی مستفادند و انفکاک بعضی از این معانی از بعضی، در حق انسان، با اتحاد آنها در حق خداوند سبحان منافات ندارد» (حسنزاده، 1375، ص15)."