Abstract:
جهانیشدن فرهنگ که ازسوی اندیشمندان و تحلیلگران علوم اجتماعی بهعنوان پارادایم اصلی انتهای قرن بیستم و ابتدای قرن بیستویکم مطرح است، از جنبه های گوناگون موردبررسی قرارگرفته است. دریکسوعدهای با خوشبینی محض به آن نگاهی پروسهمحورانه دارند که از ابتدای زندگی بشریت مطرح بوده و امروزه بهواسطهی مطرحشدن انقلاب انفورماتیک بیشازپیش مطرحشده است؛ ازاینرو سرانجام آن را گسترش رفاه، پیشرفت، صلح، دموکراسی برای همگان میدانند. اما عدهای دیگر با تاکید بر گسترش روزافزون فقر، درگیریها، انواع تبعیضها و رشد جریانهای افراطی در دوران حاکم شدن عقلگرایی و دموکراسی محوری، نگرشی پروژه محور و بدبینی به این جریان دارند. سوال اصلی که در اینجا مطرح می گردد این است که رویکرد دولت احمدی نژاد نسبت به جهانی شدن فرهنگ چه بود و چه عواملی در بروز این رویکرد موثر بودند؟ برای این منظور از چارچوب نظری آشوب و روش توصیفی استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان می دهد تفسیر دولت احمدی نژاد از نظام بین الملل، حرکت آن به سوی آشوب و بی نظمی است و این مساله بیش از هر چیز به جهانی شدن فرهنگ بازمی گردد. بنابراین بایدروند را متوقف ساخت.
Machine summary:
یافته های پژوهش نشان میدهد تفسیر دولت احمدی نژاد از نظام بین الملل ، حرکت آن به سوی آشوب و بینظمی است و این مسئله بیش از هر چیز به جهانی شدن فرهنگ بازمیگردد.
در نوع نگرش حاکم بر ذهنیت رئیس دولت نهم و دهم عدالت محوری یک نظریه ی آرمان گرایانه نیست بلکه این مؤلفه با هست ها و بایدها سروکار دارد و با این مفهوم است که درک روابط بین الملل امکانپذیر میگردد؛ از همین رو در اغلب سخنرانیهای داخلی و خارجی خود عدالت را یک اصل بنیادین ، نقطه اتکا وامید ملت ها، مشارکت و تفاهم ملت و دولت ها جهت حاکم کردن صلح و آرامش جهانی، نظم پایدار، از بین رفتن ریشه سلطه گری در نظر داشت (همان: ١٤٢ و سخنرانی احمدی نژاد در مجمع عمومی سازمان ملل متحد ١٣٨٤) اما باید گفت به اعتقاد رئیس دولت نهم این رویه به معنای استقبال از ستیز با نظام بین الملل نیست ، بلکه برعکس به منزله افزایش تعامل با دنیای خارج و ایجاد ائتلاف برای تعمیق عدالت در عرصه روابط بین الملل ، نفی یک جانبه گرایی، زور محوری و حاکم کردن روابط صلح آمیز و احترام متقابل به حقوق و حاکمیت یکدیگر در سطح منطقه و جهان است (صادقی، ١٣٨٨: ٣٠٣).