Abstract:
یکی از مسائل مهم علوم دینی و علوم انسانی، فهم معنای متن است. هرمنوتیک یکی از شاخه های علوم انسانی است که به بحث در مبانی نظری تفسیر و فهم متن می پردازد. علم اصول فقه نیز هدف مشابهی را دنبال می کند زیرا وظیفه ی آن، استنباط حکم شرعی از متون و منابع دینی است و از این روست که اصولیان - در بحث الفاظ - ناگزیر به کشف قواعد فهم متون هستند. با توجه به زمینه های مشترکی که میان این دو رشته علمی وجود دارد، مطالعه تطبیقی میان آن ها ضروری به نظر می رسد تا با شناخت مبانی مشترک، بتوانیم از اصول و موازین متقن فهم متن درک بهتری داشته باشیم. از آنجا که در میان شاخه های هرمنوتیک، هرمنوتیک کلاسیک نزدیکی بیشتری با اصول فقه دارد، در این پژوهش که به شیوه توصیفی-تحلیلی همراه با گردآوری اطلاعات اسنادی و کتابخانه ای انجام گرفته است، به بررسی مبانی مشترک میان اصول فقه و هرمنوتیک کلاسیک پرداخته شده است و از این رهگذر شش مبنای مشترک میان آن دو تبیین گردیده است؛ ۱. مولف محوری ۲. معیارگرایی ۳. عینیت گرایی و تعین معنا ۴. امکان عبور از موانع تاریخی فهم (اصاله عدم النقل) ۵. تبعیت از قواعد عام فهم ۶- پرهیز از تاثیر پیش فرض ها.
Machine summary:
علم اصول فقه نیز هدف مشابهی را دنبال میکنـد زیـرا وظیفه ی آن، استنباط حکم شرعی از متون و منابع دینی است و از این روست که اصولیان -در بحث الفاظ -نـاگزیر به کشف قواعد فهم متون هستند.
از آنجا که در میان شاخه های هرمنوتیک ، هرمنوتیـک کلاسـیک نزدیکـی بیشـتری بـا اصـول فقـه دارد، در ایـن پژوهش که به شیوه توصیفی-تحلیلی همراه با گردآوری اطلاعات اسنادی و کتابخانه ای انجام گرفته است ، به بررسی مبانی مشترک میان اصول فقه و هرمنوتیک کلاسیک پرداخته شده است و از این رهگذر شش مبنای مشـترک میـان آن دو تبیین گردیده است ؛ ١.
هرمنوتیک کلاسیک به صورت عام قواعدی را جهت رسیدن به مراد مؤلف ارائـه میدهـد و اصول فقه نیز به صورت خاص در طریق استنباط حکم شرعی اسلام مورد استفاده قرار میگیرد؛ اما در عین حال به قواعد عام فهم متن نیز توج ه دارد.
(همو، ٩١) نکته بسیار مهم در هرمنوتیک شلایر ماخر، این است که به امکان فهم عینی مـتن معتقـد اسـت یعنـی درک مقصود و مراد واقعی صاحب سخن را امری ممکن و قابل دسترسی میداند و به امکان مطابقـت فهـم مفسر با معنای واقعی متن (ذهنیت مؤلف ) باور دارد.
روششناسی در هرمنوتیک کلاسیک مطابق آنچه شلایرماخر مطرح کرده است ، برای رسیدن به فهم معنای متن کـه ٤ جهت اطلاعات بیشتر نگ : مشکینی، اصطلاحات الاصول و معظم ابحاثها، ٥٦-٥٩؛ انصاری، الموسوعة الفقهیة المیسرة، ٣، ذیـل عنـوان اصل ؛ الفضلی، مبادی اصول الفقه ، ٥٦-٥٧.