Abstract:
فرضیه اصلی مقاله این است که در دو دهه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، جریان مذهبی موفق شد به وسیله گسترش فرهنگ سیاسی شیعی در جامعه به پیروزی برسد. روش مطالعه در این مقاله اسنادی و با مراجعه به منابع معتبر موجود بوده و به این نتیجه رسید که فرهنگ سیاسی شیعه با توجه به گستردگی مفاهیم، زمینه را برای خوانش های متفاوت فراهم آورده و از ابتدای شکل گیری اش تا عصر حاضر، سبب بروز سه رویکرد انزواگرایی، مسالمت و اعتراض در بین شیعیان شده است. اما در ذات این فرهنگ، همیشه عنصر اعتراض به حکومت های نامشروع بر عناصر دیگر غلبه داشته و با بهره گیری از شبکه روحانیت، رهبری دینی امام خمینی، ایدئولوژی منسجم و همه گیر و نیز ضعف و ناتوانی گفتمان های رقیب، بر سایر جریانات موجود فائق آمده و با جهت دادن به مبارزات مردم علیه رژیم پیشین، توانسته مهم ترین جنبش اسلامی معاصر را رقم زند.
Main hypothesis of the paper has been considered as: during the last two decades before Islamic Revolution, religious current overcame other groups by spreading Shi`ite political culture. The method of the study has been documentary and based on valid sources. It has been concluded that Shi`ite political culture with regard to its comprehensive ideas prepared a suitable situation for various attitudes in the field and led to three attitudes of seclusion, conciliation and protest among Shi`ites. In the essence of Shi`ite culture, however, opposing cruel governments has always overcome other elements and during the two decades relying on religious scholars, leadership of Imam Khomeini, ideological and comprehensive interconnection as well as weakness and disability of competitors overcame other currents and leading the nation`s struggles against Pahlavi kingdom give birth to the most important Islamic contemporary movement.
Machine summary:
علل تبدیل فرهنگ سیاسی شیعه به ایدئولوژی اصلی انقلاب به نظر میرسد دلایل اصلی انقلابی شدن فرهنگ سیاسی شیعه در سالهای پیش از انقلاب را باید نخست در شرایط اجتماعی آن زمان، نارضایتی مردم و در نتیجه قدرتگیری پتانسیلهای انقلابی موجود در این گفتمان سیاسی، سپس در توانایی عالمان شیعه، رهبری و جریان موسوم به روشنفکری دینی برای متحد کردن جریان مذهبی و فائق آمدن بر اختلافات درونی و نهایتا در نقاط ضعف گروههای ایدئولوژیک رقیب جستجو کرد.
(شعبانی، 1389: 86) اما در مجموع این ایدئولوژی که با بازنگری در تفکر سیاسی شیعه ساخته شد، توانست با استفاده از تفسیر مجدد برخی عناصر انتقادی موجود در گفتمان شیعه و بهکارگیری نمادهایی چون امام حسین× و شهادت ایشان و با اتخاذ عناصر اصلی غربستیزی، تأکید بر مفهوم مرجعیت و ولایتفقیه و توجه ویژه به مسائل اخلاقی، در فرایندی انقلابی بهنوعی اشتراک دستیافته، جامعه ایران را بهسرعت سیاسی کرده، فرهنگ سیاسی تبعی مردم را به فرهنگ تبعی ـ مشارکتی تبدیل کرده (شریف، 1381: 116 ـ 112) و اینچنین یکی از بزرگترین انقلابهای اجتماعی معاصر را رقم زند.
در ادامه با ذکر مختصر زمینههای ایجاد نارضایتی از رژیم پیشین در بین مردم و سپس تعیین نقش روحانیت شیعه و رهبری امام خمینی&، نقصانهای جریانهای دیگر و ضعف رژیم در تشخیص نیروی گفتمان مذهبی و لذا نادیده گرفتن آن، به این نتیجه رسیدیم که در دهههای چهل و پنجاه، زمینه برای گسترش فرهنگ شیعه در جامعه فراهم شد و به دلیل انس و آشنایی مردم با این فرهنگ، بهسرعت توسط آنها پذیرفته شده و به ایدئولوژی اصلی انقلابیون تبدیل شد.