Abstract:
واکاوی سبک زندگی سیاسی امام رضا( و بررسی مسائل حکومتی عصر ایشان، نقشة راهی برای شناخت و به کارگیری شیوة رفتاری معصومین( با حاکمان نامشروع است. از دیدگاه روایات ائمه( و گزارشات تاریخی، روند تحولات سیاسی و فرهنگی جامعه در دوران امامت آن حضرت، زمینة بیداری افکار عمومی و توجه به حقانیت اهلبیت( را فراهم میکند. امام رضا( با تاسی به قرآن و عترت، در تحقق کامل این روشنگری میکوشد و برای رسیدن به مقصود، در موقعیتهای گوناگون، تعامل و مدارای سیاسی را جزء ضروری سیرة رفتاری خود در برخورد با حاکمان قرار میدهد. بیم خلفای وقت از آگاهی جامعه، آنها را به گونهای متفاوت از حکومتهای پیشین به مقابله با امام( وامیدارد. سبک هوشمندانة حضرت در حیات سیاسی خود و نحوة تعامل ایشان با نظام حاکم، امکان استفاده از فرصت طلایی به وجود آمده را مهیا کرده، تاثیر امام( در بیداری اذهان را آشکار میسازد. ظهور این مساله را میتوان در ابعاد مختلف با بررسی رفتار عمومی ایشان با حاکمان زمان خود به خصوص مامون دریافت. ادبیات خاص آن حضرت در گفت و گو با خلیفه و اتباع او، استراتژیهای ایشان در آگاهی بخشی به مردم، سبک استدلالهای علمی و نحوة معاشرت امام( با سران نظام، روش خاص حضرت در این زمینه را به وضوح نشان میدهد.
Machine summary:
به عنوان نمونه در یکی از مجالس عمومی که مأمون در کنار متکلمین و فقها قرار دارد، در پاسخ به خلیفه دربارة ادلة امامت ائمه( و رد غالیان به آیات و روایات استناد کرده، به طور جامع چنین پاسخ میدهد: «بیشک پروردگار این حجج الهی، منزه از صفات مخلوقین و بالاتر از خصوصیات محدودین است، بیتردید، هر کس یکی از این ائمه را به غیر خدا معبود خود گیرد، از جمله کافرین بوده و راه راست را گم کرده است.
نمونة دیگر را در تبیین مفهوم یکی از احادیث پیامبر (ستارگان ثوابت و سیارات، امان اهل آسمان هستند) میتوان یافت؛ امام رضا( دربارة این روایت که ائمه( عامل امنیت معرفی شدهاند فرمود: «مراد آن است که خداوند به واسطة اهل بیت من در میان امتم به آنها رحم میکند چنان که نفس شریف پیامبر( تا در امت بود، عذاب نازل نمیشد» (صدوق، 1373، ج2، ص86).
نمود دیگری از اقتدار امام( را میتوان در روایتی از محمد بن ابی عباد مشاهده کرد؛ وی چنین نقل میکند: «پس از کشته شدن فضل بن سهل، مأمون نزد آن حضرت آمده، با حالت گریه راهنمایی و مساعدت میطلبد، ایشان در خواست خلیفه را اجابت نکرده، میفرماید: «تو اوضاع و احوال را با تدبیر و سیاست خود آرام ساز، ما هم از خدا میخواهیم تا کارها اصلاح شود» (عطاردی قوچانی، 1388، ج1، صص143 و 142).