Abstract:
پیشگویی های آخر الزمان در ادیان ابراهیمی یهودیت، مسیحیت و اسلام
جایگاه ویژه ای دارد. این پیشگویی ها در ذات خود بر محور مشترکی بنا شده
است که کارکرد آن بشارت به صالحان مبنی بر رفل لم و ستم و جایگزینی
عدالت و وراثت صالحان در دوره پایانی دنیاست. اما از این رهگذر اختلافاتی
هم وجود دارد که توس جریان هایی خاا برای مردوش کردن چهره رحمانی منجیان عالم و موعودهای جهانی، ایجاد می شود. مقاله حاضر به بررسی پیشگویی های آخر الزمان از این منظر می پردازد
Machine summary:
"(سبحانی، 1389: 174) رویدادهای عصر ظهور و آخرالزمان پیوند مییابند و نسبت به فراوانی آنها، درصد قابل توجهی از پیشگوییهای متون مقدس را به خود اختصاص میدهند؛هر چند تمام پیشگوییها نیز به این موضوع اختصاص ندارند بلکه تعدادی از آنها به انبیاء الهی، شخصیتها و رویدادهای تاریخی اشاره میکنند که در گذشته اتفاق افتاده است و ربطی به آخر الزمان ندارند.
از پیشگوییهای مشترک آخرالزمانی که در هر سه دین ابراهیمی یهودیت، مسیحیت و اسلام مورد توجه قرار گرفته است میتوان به موارد زیر اشاره کرد: زمان ظهور، ماموریت موعود آخرالزمان، بلاهای آسمانی آخرالزمان(خشکسالی، بیماریها، زلزلهها)، جنگهای آخرالزمان، افزایش خشونت، افزونی دانش، ظهور دجال، گسترش بی دینی، حکومت صالحان و...
در اینجا به یکی از مهمترین این پیشگوییها که به نبرد جهانی آرماگدون مشهور است میپردازیم: الف) پیشگویی نبرد جهانی آخر الزمانی تردیدی وجود ندارد و همه ادیان ابراهیمی اتفاق نظر دارند که در آخرالزمان برای به ثمر نشستن حکومت جهانی، ظالمان مخالفت خواهند کرد.
به عنوان مثال جریان مزبور به استناد پیشگویی فصل سی و هشتم کتاب حزقیال معتقد است اسرائیل در پیشگوییهای آخرالزمانی از سوی مسکو مورد حمله قرار خواهد گرفت چرا که در این آیات آمده است: ای پسر انسان نظر خود را بر جوج که از زمین ماجوج و رئیس روش و ماشک و توبال است بدار و بر او نبوت نما(حزقیال38 :2) و بگو خداوند یهوه چنین میفرماید: اینک منای جوج رئیس روش و ماشک و توبال به ضد تو هستم(حزقیال38 :3)."