Abstract:
گستره مفهومی واژه ارتداد در قرآن کریم عامتر از مفهوم ارتداد فقهی است و از حیث سیاق و ترکیب عبارات با ذکر قیود شرطی در پارهای از آیات نیز جنبه حکمی مییابد. از این رو، برخی از مفسران فریقین با استناد به اطلاقات ادله توبه بر این باورند که توبه مرتد مطلقاً مجاز و اقتضاء دارد که مورد پذیرش واقع شود و این اطلاق اعم از آن است که مرتد به معنای فطری باشد یا ملی و یا ارتداد از جانب مذکر باشد یا مؤنث و یا آنکه کفر وی با نیت یا با گفتارى کفرآمیز و یا با کارى کفرآور محقق شود. لکن گروهی دیگر از مفسران فریقین قائل به تفصیل شدهاند. از آنجا که منشأ اصلی اختلاف در صدور احکام ارتداد که مترتب بر مجازاتهای دنیوی و اخروی است، هم میتواند ناشی از اختلاف مبنایی باشد و هم ریشه در شیوه استنباط از آیات مربوطه داشته باشد، این پژوهش با روش توصیف و تحلیل محتوا، در صدد است ضمن بررسی اهم آرای تفسیری فریقین، راه حل مناسبی در برون رفت این تعارض نیز ارائه نماید.
The conceptual scope of the term apostasy in the Holy Quran is more inclusive than its concept in jurisprudence and it has a legal aspect in terms of context and the combination of phrases in some verses، with regard to some conditional qualifications. Therefore، some Sunni and Shia commentators believe that apostate's repentance is absolutely allowed and should be accepted، citing the applications of arguments of repentance; whether the applications include innate apostate (born in a Muslim family، but become apostate after puberty age)، inborn apostate (born in a non-Muslim family، but become apostate after converting to Islam)، female apostate، male apostate، or an apostate whose apostasy is realized by heretic intention، words، or acts. There are، however، another group of Sunni and Shia commentators who believe in differentiation between types of apostates. Since the main cause of controversy in issuing the injunctions of apostasy which are related to worldly and other worldy punishments can result from both a fundamental difference and the way the related verses are interpreted، the present paper seeks to review the most important interpretive views of Sunni and Shia commentators and provide a proper solution for the controversy، using a descriptive and content analysis method.
Machine summary:
com دوفصل نامة دانشگاه قم : سال دوم شماره اول ـ بهار و تابستان ١٣٩٥، شماره پياپي ٣ مقدمه عدم تفکيک گستره مفهوم ارتداد با مفاهيم و مسائلي چون انتخاب آزادانه ديـن و امکـان تغيير عقيده و يـا اجتهـاد و اسـتنباط مغـاير بـا ديـدگاه هاي رايـج و اجمـاعي يـا مشـهور فقهـا و مفسرين ، در پاره اي از پژوهش هاي صورت گرفته ، موجبات خلط مبحث و طرح شبهاتي بـوده است ؛ بنابراين ، براي تنوير مسئله به نکاتي چند اشاره مي شود.
١- تفاوت ماهوي ارتداد با آزادي ديني : برخي با قرار دادن آيه ٢۵۶ سوره بقره «لا إکراه في الدين قد تبين الرشد من الغـي» در کنار احکام مجازات ارتداد مانند آيه ٢١٧ سـوره بقره «و من يرتدد منکم عن دينه فيمت و هو کافر فأولئک حبطت أعمالهم فـي الـدنيا و الآخـرة و َ أولئک أصحاب النار هم فيها خالدون» درصدد القاي گونه اي تعارض و ناسـازگاري آزادي دينـي با کيفر مرتد بر آمده اند و حال آنکه قدر متيقن در آيه اول ، آن است که با تبيين و آشکار شـدن مرز ميان حق و باطل ، بحث از اکراه موضوعا منتفي است ؛ بنابراين ، آزادي ديني بـا ارتـداد کـه انکارآگاهانه ضروري دين از روي عمد و عناد و يا تمسخر است ، منافاتي ندارد .
در قرآن کريم ، غالبا ارتداد به مفهوم لغوي آن يعني مطلق رجـوع يـا دربـاره بازگشـت بـه دوران جاهليت آمده است ؛ همانند آيات ذيل : ١۴٩ دوفصل نامة دانشگاه قم : سال دوم شماره اول ـ بهار و تابستان ١٣٩٥، شماره پياپي ٣ ١- فلما أن جاء البشير ألقاه علي وجهـه فارتـد بصـيرا (هنگـامي کـه مـژده دهنـده آمـد و پيراهن يوسف را بر صورت يعقوب انـداخت ، چشـمانش بـه حالـت اوليـه برگشـت (بينـا شـد) (يوسف / ٩۶).