Abstract:
هر زباني قبل از هر چيز از واژگان تشكيل شده اند و واژگان از مهم ترين عناصر انتقال معنا مي باشند و در انتقال اين معنا نيز از تنوع و سطوح مختلفي برخوردارند. واژگان قرآني نيز از اين امر مستثنا نيستند، لذا كشف و آشنايي با سطوح مختلف انتقال معنا (ظاهري و باطني) توسط واژگان، مي توانند خواننده قرآن را هر چه بيشتر به مقصود و مراد به كارگيرنده آنها واقف كند. در اين مقاله تلاش مي شود، بر اساس مطالعه كتابخانه اي و نقد و تحليل داده ها و جمع بندي آنها، تا حد امكان به پرسشهاي بالا در حوزه معاني ظاهري قرآن، پاسخ مناسب داده شود كه در نتيجه آن آشكار مي گردد كه معاني ظاهري واژگان قرآني، به خصوص، از سطوح متنوعي بلكه بعضاً خاص قرآن، برخوردارست كه عبارتند از: معناي اشتقاقي، كاربردي، سياقي و اصطلاح اسلامي (شرعي و قرآني).
Machine summary:
"حذف ، إضمار و تقدیر بر خلاف اصل زبان عربی می باشد(ابن هشام ، ١٤٠٧ق ، ج٢، ص٥٩٩، زرکشی ، ١٣٩١ق ، ج٣، ص١٠٤، طبری ، ١٤١٥ق ، ج٢، ص٥٩٢، فخررازی ، ١٤١٠ق ، ج٢٩، ص٢٥٩، أبوحیان ، ١٤١٢ق ، ج١، ص٦١، زرکشی ، ١٣٩١ق ، ج٣، ص١٠٤)، مگر آن که بر آن دلیل باشد و عرب عادت دارد که از کلام ، جهت اختصار و در صورت وجود دلیلی دال بر محذوف ، حذف کنند و دلالت کلام بر محذوف ، گاهی صریح است و گاهی از سیاق یا قرائن متصل بدان دانسته می شود و از این رو، در قرآن حذفیات بسیاری وارد شده است (ابن هشام ، ١٤٠٧ق ، ج٢، ص٦٠٣، ابن قتیبه ، ١٣٩٣ق ، ص٢٢٦-٢١٠، زرکشی ، ١٣٩١ق ، ج٣، ص١١١-١٠٨، سیوطی ، ١٤٠٥ق ، ج٣، ص١٧٤، فراء، ١٤٠٣ق ، ج٢، ص٢٤٧، طبری ، ١٤١٥ق ، ج١، ص٦١، شنقیطی ، بی تا، ج٣، ص٣٥٦)، مانند: «أن اضرب بعصاک البحر فانـفلق » (الشعراء:٤) که مراد: فضرب فانفلق است ، اما لفظا بدان نیازی نیست ؛ زیرا پیشتر «اضرب » آمده که نشان می دهد که انفلاق بر اثر ضرب بوده است ."