Abstract:
در این مقاله با بررسی مواضعی که در آنها به نظر می رسد مکانیک کوانتومی با آموزه واقع گرایی در تعارض باشد، نشان خواهیم داد که با اتخاذ موضع واقع گرایانه ای که اکنون بیشتر فلاسفه علم در مورد مفهوم واقع گرایی علمی دارند می توان تلقی واقع گرایانه از مکانیک کوانتومی داشت. با توجه به ادبیات علمی و فلسفی در مورد مکانیک کوانتومی می توان سه نوع واقع گرایی علمی را از هم باز شناسی کرد و بر اساس این تمایز نشان داده خواهد شد که آنچه به عنوان تعارض میان واقع گرایی و مکانیک کوانتومی شناخته می شود بر اساس تعاریف دوم و سوم واقع گرایی است.
Machine summary:
(١ :٢٠١٤ ,French ) واقع گرایی علمی نوع اول را می توان به صورت زیر تعریف کرد: تعریف ١: واقع گرایی علمی اذعان به این امر اسـت کـه هویـات منـدرج در نظریـات علمی مستقل از ذهن وجود داشته و گزاره های بیان کننده نظریه ها صدق و کذب پذیرند و نیز نظریه های علمی بالغ و موفق تقریبا صادق هستند.
پرسش اصلی در اینجا این است : سه تعریف فوق از واقع گرایی علمی ، چه نسبتی با دو دیدگاه نحوی و معناشناختی دارند؟ آیا نمی توان در دیـدگاه نحـوی بـه نـوع اول از واقـع گرایی علمی قائل شد، پاسخ این است که به نظر می رسد، در بیشتر موارد مشـکلی وجـود 11 نداشته باشد مگر در مواردی همچون تعبیری که فون نویمان برای مشکل اندازه گیری در مکانیک کوانتومی عنوان می کرد و در آن شعور را دخیل می کرد.
اما به سادگی می توان دید واقع گرایی از نوع اول ، با وجود مشاهده پذیرهای همزمـان ناسازگار نیست ؛ زیرا می توان این مشاهده پذیرها را اولا مستقل از ذهن دانست ؛ ثانیا احکام مکانیک کوانتومی در مورد آنها را تقریبا صادق دانست ؛ یعنی اینکه مکانیک کوانتـومی مـی گوید اگر« عدم قطعیت یکی از دو کمیت فیزیکی ناسازگار صفر شده و به طور دقیـق و بـا احتمال برابر ١ بدست آمده است کمیـت دیگـر دارای عـدم قطعیـت بـی نهایـت اسـت و مقداری خوش تعریف ندارد» صادق یا تقریبا صادق است ؛ و ثالثا گزاره هایی که این احکام را بیان می کنند قابل صدق و کذب هستند.