Abstract:
ارتکاب جرم علیه کودک، ضررهای مادی یا آزارهای جسمانی و در شرایطی خاص تالمات شدید روحی را برای او به بار میآورد که این تالمات موجب هتک حیثیت و آبروی کودک شده و در شرایط حاد، نارسایی و اختلال روانی کودک را سبب خواهد شد. مرحلهی صدور حکم یا تعیین مجازات باید با سازوکارهای جبران خسارت مادی و معنوی اعم از عاطفی و روانی همراه باشد که نه تنها، از سادهترین و در عین حال برجستهترین گونههای حمایت از بزهدیدگان است، بلکه، راهکاری جهت پیشگیری از تکرار بزهدیدگی و کاهش صدمات وارده به کودک و التیام بخشی آلام روحی و روانی او میباشد. جبران خسارت باید از سوی خود بزهکار و در صورتی که تحمیل آن بر بزهکار ممکن نباشد، از سوی دولت، بیمه و یا صندوقهای خاص تامین شود. آثار سازوکار جبران خسارت مستقیما بر کودک بزهدیده تبلور مییابد و هر چه گستردهتر باشد از گسترش آسیب وارده در اثر ارتکاب جرم علیه کودک جلوگیری میکند. بنابراین، تعیین مجازات برای بزهکار کودک آزار با سازوکارهای ترمیم و جبران خسارتهای وارده بر این بزهدیدگان از رابطهی تنگاتنگ و حائز مطالعهای برخوردار است.
Machine summary:
"رفع ضرر و زیان معنوی کودک از طریق انتشار حکم در جراید مبنی بر محکومیت مرتکب کودک آزاری و عذرخواهی او از کودک هر چند امکان دارد جنبه بازدارنده داشته باشد اما با عنایت به اینکه در دادنامه قطعا نام کودک بزه دیده نیز به عنوان شاکی درج میشود و با توجه به حساسیت بالای عدم افشای هویت و اطلاعات کودک به لحاظ حفظ آبرو و حیثیت و تامین امنیت وی، آیا مراعات این امر در مرحله ی صدور حکم الزامی نیست ؟ آیا جبران ضرر معنوی از طریق پرداخت خسارت مندرج در لایحه حمایت از بزه دیدگان نسبت به جبران ضرر از طریق انتشار حکم در جراید مندرج در قانون آیین دادرسی کیفری راه حل مناسب تری به نظر نمیرسد؟ در پاسخ به این پرسش میتوان اذعان داشت که رفع صدمات روحی از طریق انتشار حکم در جراید راه حل مناسبی است اما برای رعایت عدم افشاء هویت و اطلاعات کودک به خاطر تأمین امنیت و حفظ حرمت و شخصیت وی، نام و مشخصات کودک در دادنامه ای که برای انتشار در جراید در نظر گرفته میشود حذف خواهد شد، همچنین ، این حکم در موارد معین حسب نظر دادگاه و مطابق صلاحدید کودک صورت گیرد، چه بسا زمانی که کودک به بزرگسالی میرسد آثار روحی و روانی ناشی از انتشار حکم در جراید از آثار روحی و روانی خود جرم نیز بیشتر باشد."