Abstract:
نوشتار حاضر به تطبیق وحدت وجود در اندیشه ابن عربی با آرای جامی و شبستری در این باره پرداخته است. ابنعربی، در نضج و کمال نظریه وحدت وجود بسیار تاثیرگذار بوده است. شبستری و جامی، در میان نویسندگان وشاعران ایرانی پس از سده هفتم وهشتم هجری، از جمله کسانی هستند که در انتقال اندیشههای او نقش مهمی ایفا کردهاند. همصدا با ابن عربی، بیانگر این اندیشه شدند که در هستی، جز حق چیز دیگری وجود ندارد و هر آنچه به عنوان مظاهر کثرت مشاهده میشود، در واقع چیزی جز تجلیهای گوناگون حضرت وجود، نیست. نتیجه پژوهش نشان میدهد که شبستری و جامی چون ابن عربی، حق را متجلی در جمیع اشیاء به تجلیات اسمایی میدانند و برای تبیین نظریه وحدت وجود، همچون ابن عربی، از ابزارهای بلاغی نظیر تمثیل «دریا و مظاهر آن»، «عدد»، «آینه و نور» و «تابش نور از پس آینههای رنگارنگ» بهره بردهاند.
Machine summary:
"راه دستیابی به مقام وحدت از آنجا که ذات احدیت در مراتب و منازل ظهور و اظهار متلبس به لباس اسماء و صفات و مظاهر جسمانی و روحانی گشته و در پرده هر تعینی محجوب شده است ، شبستری تعینات را پوشاننده سر وحدت وجود و پرده هایی پیش روی جمال حضرت حق میداند و وحدت حق را در حجاب کثرت پنهان میبیند و یگانه راه دریافت وحدانیت حق را کنار زدن این حجاب ها بیان میکند: هیچ کثرت بدو نیابد راه گشت یک چشم های هو زالله (شبستری ١٣٧١: ١٧٨) س ١٢ـ ش ٤٥ ـ زمستان ٩٥ ـــــــ بررسی تطبیقی وحدت وجود از دیدگاه جامی و شبستری / ٣٠١ شبستری ناظر به دو سخن مشهور صوفیه که «دع نفسک و تعال » یا«خطوتان فقد وصلت » برای رسیدن به وحدت به دو گام اشاره کرده است : گام اول فانی شدن از هستی مجازی و انانیت خود و رفع کثرات به واسطه تجلی ذاتی خداوند و گام دیگر تحقق به بقای حق پس از فنا یا حق الیقین است که مرتبه آخر نهایت کمال کاملان و غایت سیر سالکان و عارفان است : دو خطوه بیش نبود راه سالک و گرچه دارد آن چندین مهالک یک از های هویت در گذشتن دوم صحرای هستی در نوشتن (لاهیجی ١٣٧١: ٢٠٠-٢٠١) جامی نیز تنها حجاب رؤیت وحدت حق را انانیت و هستی مجازی میداند، اما برخلاف شبستری که هدفش فقط ذکر این اندیشه است وی با استفاده از مضامین تغزلی و ایجاد فضایی عاطفی و عاشقانه که ضمن آن خداوند در جایگاه محبوب و معشوق قرار میگیرد، به همین اندیشه دلپذیرتر و شاعرانه تر پرداخته است : دل تا در دلبر به تظلم شده باد تن بر درش از در ترحم شده باد چون نیست حجاب او بجز هستی ما در هستی او هستی ما گم شده باد (جامی ١٣٦٩: ٤٨) جامی هم چنین از خداوند میخواهد که وی را از هستی خود برهاند، تا بتواند بدون مزاحمت وجود مجازی به بارگاه او راه یابد."