Abstract:
تعداد پنج هزار قوم در جهان وجود دارد؛ در حالی که کشورهای مستقل و شناخته شده این فضا به حدود کمی بیش از 200 می رسد. تنها اندکی از این کشورها همانند کره، ژاپن و ایسلند از یک قوم تشکیل شده اند و مابقی کشورها چندملیتی هستند که بسیاری از آن ها دارای مشکلات مدیریتی داخلی و خارجی می باشند. جهانی شدن، سرزمین زدایی، افزایش آگاهی ها، تضعیف دولت ـ ملت ها در پاره ای از موارد زمینه احیای ملی گرایی را فراهم ساخته که باعث تعجب نظریه پردازان سیاسی به رغم تبلیغات مربوط به یکی شدن و همانندی مکان ها و فضاها گردیده است. گرچه بیشتر اقوام فرهنگی بوده ولی سیاسی شدن اقوام با رشد فناوری اطلاعات و ارتباطات، سرزمین زدایی و مرززدایی باعث تقویت فرایند تکثر در نظام بین الملل و افزایش شمار کشورهای موجود در عرصه ژئوپلتیک جهانی خواهد شد. جغرافیای سیاسی با ارائه بینشی صحیح از پیرامون خود می تواند در این زمینه فهم مناسبی را به وجود آورد. این مقاله با رویکرد واقع گرایی و اعتقاد به تقابل فراملی گرایی و ملی گرایی به تحلیل فرایند زایش و تکثر یا تکثیر کشورها در عرصه نظام بین الملل می پردازد. این ارزیابی وجود دارد که طی سالیان آتی با هموار شدن شرایط توسط جهانی شدن و تضعیف کشورهای چندملیتی به شمار کشورهای جهان افزوده می شود و جریان تکثیر دولت ـ ملت ها ادامه خواهد یافت. به علاوه، دولت محوری جای خود را به چندمحوری داده و یکی از گزینه های سیاست در دنیای پیش رو ظهور دولت های جدید با سرزمین های کوچک است.
Machine summary:
ملیگرایی و تغییر جغرافیای سیاسی جهان فرایند ایجاد و تکثر نظام دولت ـ ملت در عرصه روابط بین الملل تعداد پنج هزار قوم در جهان وجود دارد؛ در حالی که کشورهای مستقل و شناخته شده این فضا به حدود کمی بیش از ٢٠٠ میرسد.
گرچه بیشتر اقوام فرهنگی بوده ولی سیاسی شدن اقوام با رشد فناوری اطلاعات و ارتباطات ، سرزمین زدایی و مرززدایی باعث تقویت فرایند تکثر در نظام بین الملل و افزایش شمار کشورهای موجود در عرصه ژئوپلتیک جهانی خواهد شد.
البته باید دقت نمود شرایط ژئوپلتیک در این جریان تأثیرگذار است ؛ یعنی ممکن است ملاحظات منطقه ای و جهانی در برخی از موارد زمینه جلوگیری از استقلال ملت های کوچک همانند فلسطین ، باسک و کاتالون ها را فراهم نسازد، ولی به هر حال باید خاطرنشان ساخت برای سالیان آتی ترکیب دو نیروی آیکنوگرافی که به دنبال وحدت کشورهاست و سیرکولاسیون که حرکت و تجزیه را به دنبال دارد معمای سیاست را در قرن بیست ویکم مشخص کرده و چشم انداز جغرافیای سیاسی قرن بیست ویکم را ترسیم خواهد نمود.
در حال حاضر، نقشه سیاسی جهان حدودا شامل ٢٠٠ کشور دارای حاکمیت (کتلین و شلی، ١٣٨٣: ٢٣) از ٥٠٠٠ قوم در جهان است که در زمینه به دست آوردن استقلال فعلا ناموفق بوده اند (٣٥١ :٢٠٠٤ ,Kuby) و باید طی سالیان آتی منتظر ظهور حکومت های مستقل و سرزمین های جدید در نقشه سیاسی جهان به دلیل نیروی ملیگرایی بود.