Abstract:
بوسنی و هرزه گووین یک کشور چند نژادی شامل سه گروه اصلی که در قانون اساسی از آن ها به عنوان نژاد موسس یاد شده و 17 اقلیت دیگر است و همه آن ها در یک کشور چند نژادی قرار گرفته اند. این کشور بعد از جدا شدن از امپراطوری عثمانی در سال 1878، تقریبا نزدیک به یک قرن با چالش های ملت ـ دولت سازی روبرو بوده است. ابتدا این کشور تحت استعمار امپراطوری اتریش ـ مجارستان قرار گرفت و بعد از این دوره، زیر نظر پادشاهی ملی گرای صرب برای تشکیل یوگسلاوی اول و بعد نیز تحت حاکمیت تیتو و یک نظام سوسیالیستی قرار گرفت. در اواسط دهه 60 ، نظام تقسیم قدرت در قالب فدراسیون ایجاد شد که نهایتا این چنین سیستمی تجزیه و به جنگ داخلی منتهی گردید. بعد از جنگ دهه 1990 برای بوسنی یک سیستم پیچیده تقسیم قدرت براساس تقسیم بندی نژادی ایجاد گردید که تاکنون تنها با نظارت و دخالت جامعه بین المللی دوام آورده است. وجود چنین ساختاری تنها باعث پیچیده شدن سیستم سیاسی این کشور گردیده و به گرایش های تجزیه طلبانه دامن زده است. سئوال اصلی این است: تحولات سیاسی پس از جنگ داخلی تا چه حدی روند دولت ـ ملت سازی در بوسنی را تقویت کرده است؟ با نگرش به سابقه تاریخی دولت ـ ملت سازی در بوسنی و با تمرکز بر روند جدید دولت ـ ملت سازی روشن می گردد که این روند در بوسنی و هرزه گووین با گذشت 16 سال از پایان جنگ داخلی با وجود فشار جامعه بین المللی و شکل گیری ساختارهای سیاسی هنوز در جامعه بوسنی نهادینه نشده و همچنان این کشور آبستن تحولات سیاسی جدیدی است.
Machine summary:
روند دولت ـ ملت سازی در بوسنی پس از جنگ داخلی این کشور بوسنی و هرزه گووین یک کشور چند نژادی شامل سه گروه اصلی که در قانون اساسی از آن ها به عنوان نژاد مؤسس یاد شده و ١٧ اقلیت دیگر است و همه آن ها در یک کشور چند نژادی قرار گرفته اند.
بعد از جنگ دهه ١٩٩٠ برای بوسنی یک سیستم پیچیده تقسیم قدرت براساس تقسیم بندی نژادی ایجاد گردید که تاکنون تنها با نظارت و دخالت جامعه بین المللی دوام آورده است .
وجود اقوام صرب و کروات در کنار بوشنیاکها (مسلمانان ) و بروز اختلاف نظر در مورد اعلام استقلال بوسنی که صرب ها به شدت با آن مخالف بودند جنگ را به این کشور کشاند و آتش جنگ را برای حدود سه سال ونیم در آن شعله ور نمود.
شکل گیری دولت ـملت در بوسنی پس از جنگ پس از امضای قرارداد دیتون ، قانون اساسی بوسنی بر مبنای همین قرارداد تنظیم گردید و ایجاد یک ساختار پیچیده سیاسی را برای این کشور به وجود آورد.
در هر حال این احزاب ملیگرا که عمدتا متکی بر فضای ایجاد شده ناشی از قرارداد دیتون به یکه تازی در دو موجودیت جمهوری صربسکا و فدراسیون مشغولند تنها به فکر تقویت قوم خود هستند و آنچه در دستور کار قرار ندارد حفظ منافع بوسنی در قالب کشور واحدی به نام بوسنی و هرزه گووین میباشد.
تنها نقطه امید که به صورت پراکنده بحث هایی در مورد آن مطرح میباشد این است که عضویت بوسنی و هرزه گووین و دیگر کشورهای منطقه بالکان در اتحادیه اروپا بتواند از حساسیت های مرزی کاسته و راه را برای مصالحه فراهم نماید.