Abstract:
نیکلاس ولترستورف در کتاب تأملاتی فلسفی بر ادعای تکلم خدا مدعی دیدگاهی در باب ماهیت وحی به مثابه «فعل گفتاری» خدا شده است. او با توسل به نظریه فعل گفتاری آستین، مدعی است خدا فراتر از وحی تکلم کرده است. مراد او از تکلم نیز معنای تحت اللفظی و حقیقی است، نه مجازی. لبّ ادعای او این است که خدا فعل گفتاری انجام داده، اما با واژه سخن نگفته و تکلم خدا با اصوات مادی صورت نپذیرفته است. بنابراین وقتی میگوییم «خدا سخن میگوید» معنای دقیقترش این است که خدا فعل ضمن گفتاری انجام میدهد. وحی بهمثابه فعل ضمن گفتاری خدا نیازمند پذیرش پیشفرضها، مبانی و پیامدهای هستیشناسانه و معرفتشناسانه خاصی است. در این مقاله تلاش شده است ابتدا مبانی زبانشناسانه این نظریه و مؤلفههای آن مطرح شود، سپس چندوچون کاربست این نظریه در وحیشناسی ولترستورف بررسی شود.
N. Wolterstorff in his book (Divine Discourse: Philosophical Reflections on the Claim that God Speaks. Cambridge University Press 1995), presents new approach about God`s nature of revelation as Divine Discourse. Using speech acts theory he claims that beyond of revelation, God discourses with human .He uses the word (discourse) in the literally meaning than metaphorical. His main claim about nature of revelation is that God instead of revelating operates speech act but he doesn't use words and physical apparatus. So when we say that God speaks, in the exact meaning he uses illocutionary act. Revelation as Gods illocutionary act requires accepting some presuppositions, principles and specific ontological and epistemological repercussions. This essay at first tries to clarify linguistic origin of speech act theory and its basic elements based on Austin`s speech act theory. Then tries to reflect on the use of this theory in N.W 's approach on revelation.
Machine summary:
در این میان نیکلاس ولترستورف تحت تأثیر نظریات زبانشناسانه آستین، در کتاب نسبتاً معروف خود به نام تأملاتی فلسفی بر ادعای تکلم خدا مدعی دیدگاهی بدیل در باب ماهیت وحی به مثابه «فعل گفتاری» خدا شده است.
ولترستورف میکوشد تا آخرین یافتههای فلسفی، بهخصوص فلسفه تحلیلی، را برای فهم ادعای الاهیات سنتی مبنی بر اینکه کتاب مقدس کلام خدا است، به کار گیرد و نیز تلاش میکند تا تلقی مؤمنان از تکلم خداوند را با تلقی ادبی رایج از تکلم سازگار کند.
آنان گمان کردهاند در فرض تکلم از خدا بهناچار باید کنشهای گفتاری، الفاظ و کلمات را مستقیماً به خدا نسبت داد و چون خدا فاقد جهازات فیزیکی برای تولید حروف و کلمات است، انتساب الفاظ و کلمات به خدا به نحو مجازی است و به نظر ولترستورف، صغرای این استدلال غلط است؛ زیرا ما فقط کنشهای ضمن گفتاری را به خدا نسبت میدهیم.
کتاب افعال گفتاری در حقیقت، نظام مند کردن چیزی است که آستین در کتاب چگونه میتوان با کلمات کار انجام داد عرضه کرده بود؛ اما به کار گرفتن مفاهیمی چون واقعیتهای نهادی و واقعیتهای طبیعی، تأکید بر نقش قصد در فرایند ارتباط زبانی و نیز تبیین انواع مختلف افعال گفتاری، اهمیت سرل و اصالت کار او را نشان میدهد.
کاربست نظریه فعل گفتاری در آرای ولترستورف به نظر ولترستورف، تئوری افعال گفتاری این امکان را به ما میدهد تا به شیوهای کاملاً جدید درباره تکلم خدا تأمل کنیم.