Abstract:
هدف از این پژوهش تبیین رابطه هوش سازمانی و چابکی سازمانی با کارآفرینی سازمانی در وزارت ورزش و جوانان ایران است. روش تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی و جامعه آماری شامل تمام کارشناسان معاونتهای ششگانه وزارت ورزش و جوانان در سال 1392 است (حدود 340 نفر) و از طریق نمونهگیری طبقهای-تصادفی متناسب با حجم 180 نفر از آنها بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری پژوهش پرسشنامههای هوش سازمانی آلبرشت (2003)، پرسشنامه کارآفرینی سازمانی براون (1997) و پرسشنامههای چابکی سازمانی محققساخته سرابندی (1390) است. بهمنظور محاسبه پایایی پرسشنامهها از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. برای تجزیهوتحلیل این پژوهش در بخش آماری توصیفی از فراوانی، درصد، انحراف معیار و نمودارو در بخش آمار استنباطی از همبستگی پیرسون، تی تست، آنوا و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد که ضریب همبستگی پیرسون بین هوش سازمانی و کارآفرینی سازمانی (P<0/01 , r=0/564) و چابکی سازمانی و کارآفرینی سازمانی مثبت و معنادار است (P<0/01 , r=0/753) . همچنین، براساس نتایج رگرسیون همزمان سه مولفه از هوش سازمانی و سه مولفه از چابکی سازمانی بهترتیب توان تبیین و پیشبینی 40 و 81 درصد از تغییرات کارآفرینی سازمانی را دارند.
The purpose of this research was to explaining the relationship of OI and OA with organizational entrepreneurship in Ministry of Sports and Youth of Iran. The research methodology was descriptive-correlation and the population includes all of the experts at six deputies in Ministry of Sport and Youth in 2013 comprising of 340 people. 180 of the population were selected through stratified random sampling in proportion to the volume. The measurement instruments of this research were questionnaires of the Albrecht (2003), the Browns organizational entrepreneurship questionnaire (1997) and self-constructed organizational Agility questionnaire by Sarabandi (1390). To confirm the reliability of the questionnaires, the Cronbach's alpha were used. To analyze the data, the descriptive statistics ( frequency, percentage, standard deviation and figuers) were employed and Pierson correlation coefficient, t-test, Anova and multiple regression were used for inferential analysis. The results of Pearson correlation showed that, there were a significant relationship between OI and OE (P> 0/01 ,r=0/564), and OA and OE (r=0.753, P
Machine summary:
در این زمینه علیپور و مرزبان (١٣٩١)، بخشیان و همکاران (٢٠١١)، ستاری قهفرخی (١٣٨٩) و رحیمی و دمیرچی (١٣٨٩)، در تحقیقات خود در جوامع مختلف ، رابطة مثبت و معنادار بین هوش سازمانی و کارآفرینی سازمانی را نشان داده اند (١٩، ١١، ٩، ٨).
با توجه به سطوح معناداری داده شده در جدول ٢، که برابر ٠/٠٠١ و مقایسة آن با مقدار خطای مجاز ٠/٠٥ با اطمینان ٩٥ درصد می توان گفت بین این مؤلفه ها با کارآفرینی سازمانی از نظر آماری رابطة معناداری وجود دارد.
با توجه به سطوح معناداری داده شده در جدول ٢ و مقایسة آن با مقدار خطای مجاز ٠/٠٥ با اطمینان ٩٥ درصد می توان گفت که بین این مؤلفه ها با کارآفرینی سازمانی از نظر آماری رابطة معناداری وجود دارد.
این یافته ها با نتایج تحقیقات ، بخشیان و همکاران (٢٠١١)، ستاری (١٣٨٩)، رحیمی و دمیرچی (١٣٨٩) و علیپور و مرزبان (١٣٩١) همخوانی دارد که در تحقیقات خود به رابطة معناداری بین هوش سازمانی و کارآفرینی سازمانی رسیده اند (١٩، ١١، ٩، ٨).
با توجه به اینکه متغیر دولت الکترونیک بیشترین همبستگی را با کارآفرینی دارد، می توان گفت که مسئلة مهم در افزایش چابکی سازمانی ، نگرش مدیران ارشد و اجرایی سازمان ها نسبت به فناوری های نوین ، تشویق به استفاده از فناوری ها در سازمان و ایجاد بستری مناسب در سازمان برای پذیرش فناوری در ساختار سازمان است که در نهایت به کارآفرین شدن سازمان منجر می شود.