Abstract:
دیدگاه ،« هاجریسم » در قرن گذشتة میلادی، پاتریشیا کرون و مایکل کوک با ارائه نظریة
جدیدی را دربارة اسلام معرفی کردند که مبتنی بر شکاکیت افراطی به منابع اسلامی و استفادة
گسترده از منابع غیراسلامی است، و مدعیات جدیدی را در آن مطرح کردند که یکی از آن ها
تاثیرگذاری سامریت بر پیدایش و توسعة اسلام بوده است. آن ها بعضی شباهت های ظاهری
میان مفاهیم اسلامی و اصطلاحات مورد استفاده در فرقة یهودی سامریت را دلیل تاثیرپذیری
اسلام از این فرقه دانست هاند و مدعی شده اند بعضی از ریش ههای اسلام را در سامریت باید
به عنوان نامی برای دین جدید، ارتباط مقدس بین حرم و کوه، « اسلام » جست. انتخاب واژة
در سامریت، از « کهانت » در تشیع و « امامت » ماجرای تغییر قبله و شباهت ساختاری بین
مهم ترین نکات مورد استناد در این فرضیه هستند. در این مقاله، به تحلیل و نقد مدعای نظریة
هاجریسم مبنی بر تاثیرپذیری اسلام از سامریت خواهیم پرداخت.
Machine summary:
"نظریه پردازان با آن که در ابتدای فصلی که به این موضوع اختصاص داده به قداست شهر اورشلیم برای یهودیان اشاره کرده اند (کرون ، ١٩٧٧: ٢١)، اما فراموش می کنند که به همان ترتیب که شخیم در نظر سامریان با گرزیم در ارتباط است ، اورشلیم نیز برای یهودیان با کوه صهیون ارتباط دارد؛ پس می بینیم یکی از مواردی که کرون و کوک برای اثبات ادعای تأثیرگذاری سامریت بر اسلام بدان استناد کرده اند، یعنی ارتباط شهر مقدس با کوه مقدس در هر دو آیین ، دربارة شباهت اسلام با خود یهودیت (منظور، بدنه یهودیت ارتدوکس است ) نیز قابل بیان است و امری مختص سامریت نیست ، اگرچه قداست کوه گرزیم برای سامریان از قداست صهیون برای یهودیان بیشتر است .
خود کرون و کوک در پایان استدلال هایشان به تفاوت مهمی در رویکرد اسلامی و سامری به موقعیت قبله و حرم ، اشاره می کنند که فرد مغرض ، حتی برعکس ، می تواند تأثیرپذیری مسلمانان از یهودیت رسمی را، به جای سامریت ، از آن استنباط کند: «در حالی که شکل ظاهری حج ، زیارت سامریان از کوه گرزیم را مطرح می کند، محتوای مناسکی آن شباهت های چشم گیری با گزارش کتاب مقدس از اقامت بنی اسرائیل در کنار کوه سینا را نشان می دهد..."