Abstract:
امروزه تقریبا تردیدی نیست که نگاره های ایرانی با استفاده از پیش نمونه ها ترکیب
می شده اند. با این حال، این پرسش اساسی که ترکیب این پیش نمونه ها بر اساس چه
ضوابطی صورت میگرفته، قابل طرح است. مقالة پیش رو با استفاده از روش توصیفی
تحلیلی موردی تلاش میکند تا با تکیه بر مشاهدة دقیق مجلس بیست ویکم شاهنامة
بایسنقری یعنی "بازی شطرنج بوزرجمهر و سفیر هند"، چگونگی روند ترکیب عناصر و
اجزاء را در نگاره های ایرانی بکاود. در این پژوهش، ضمن طرح مهمترین نظریه ها دربارة
چگونگی این روند، سرانجام مشاهده میشود که اگرچه هیچ یک از این آراء به تنهایی
نمیتوانند از عهدة توجیه آن در نگارة یاد شده برآیند، اما ترکیبی از این نظریه ها میتواند
این روند را در نگارة پیشگفته بازسازی و تبیین کند.
Today, there is hardly any doubt that the Iranian painting designs have been composed by applying some pre-existing models [or prototypes]. Nevertheless, one may put forward the essential question that on what basis the composition of such models has taken place. Using a descriptive-analytic method, the present article, by taking a careful look at the 21st Scene in the Baysonqori Shanameh, that is, “the chess game between Buzarjomehr and the Indian ambassador”, attempts to investigate into the composition process of the component parts in the Iranian designs. When advancing the most important theories as to the manner of this process, it turns out that none of these theories can singly account for the process in the above-mentioned painting design. However, a combination of those theories can help reconstruct and explain that process.
Machine summary:
"پژوهندگان در مقالة پیش رو مـی کوشـند تـا بـا تکیـه بـر چهارچوب نظری مشخص و با استفاده از روش تحقیق کمی ، ضمن طرح موضـوع و توصیف ویژگیهای بصری مجلس بیست ویکم شاهنامة بایسنقری ، یعنی نگارة «بازی شطرنج بوزرجمهر و سفیر هند»، با تکیه بر تحلیل ساختاری اثر مذکور، ترکیب آن را به بحث بگذارد و از این طریق اصول و ضوابط حاکم بر چگونگی ترکیـب بنـدی نگاره های ایرانی را مورد واکاوی قرار دهند.
برای کشف ساختار بصری حاکم بر این نگاره ، ابتدا تلاش شـد تـا بـا تکیـه بـر نظریه هایی که در بخش چهارچوب نظری مقاله شرح داده شد، معیارهای حـاکم بـر چگونگی تنظیم و ترکیب اثر کشف شود، اما از آنجا که شیوة ساماندهی نگارة «بازی شطرنج بوزرجمهر و سفیر هند» با هیچ یک از فرضیات یاد شده کاملا هماهنگ نبود و با توجه به اینکه عناصر تشکیل دهندة اثر، در دو سوی محور تقارن عمودی کـادر مستطیلی شکل خود انتظام یافته اند، فرض بر آن شد که مرکزی ترین نقطة این نقاشی می تواند به حل مشکل مذکور کمک کند؛ به ویـژه آنکـه شـخص شـاه کـه آشـکارا موقعیت و جایگاه وی او را بر ترکیب نگاره مسلط ساخته ، در همین نقطه قرار گرفته است .
بازسازی اصل چگونگی فضاسازی و توزیع عناصر و اجزاء نگارة بازی شطرنج بوزرجمهر و سفیر هند بر اساس اسکلت شبکه ای اثر (نگارنده ) همچنین بهره گیری از این سیستم به عاملی برای ایجاد و حفظ تناسبات اصـلی و فرعی طرح مبدل شده است ؛ به گونه ای که می بینیم نه تنهـا جـای گیـری پیکـره هـای انسانی در زمینة کلی اثر، بلکه تناسبات درونی آنها نیز بر اساس ایـن شـبکه تنظـیم شده اند."