Abstract:
هدف پژوهش حاضر شناسایی تفاوت سواد فناورانه دانشآموزان دوره دوم متوسطه با دبیران آنها در آموزش و پرورش شهر همدان است که این تفاوت از منظر تفاوت نسلی مورد بررسی قرار میگیرد. در این پژوهش از روش توصیفی- پیمایشی استفاده شد و از بین تعداد 878 نفر دبیر زن و 12526 نفر دانشآموز دختر متوسطه دوره دوم با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبتی، ۲۶۵ دبیر و ۳۷۳ دانشآموز به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. ابزار جمعآوری اطلاعات در این پژوهش دو پرسشنامه محقق ساخته مربوط به سواد فناورانه بوده است که با توجه به استانداردهای سواد فناورانه انجمن بینالمللی فناوری آموزشی تهیه شدهاند. روایی این پرسشنامهها از طریق اعمال نظرات اصلاحی هفت نفر از صاحبنظران و پایایی آنها با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ بهترتیب برای پرسشنامه دبیران و دانشآموزان 92/0 و 89/0 محاسبه شد. تحلیل دادهها با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی، آزمون خی دو، یو من ویتنی و آزمون رتبهای فریدمن نشان داد؛ بین سواد فناورانه دانشآموزان متوسطه و دبیران آنها فاصله وجود دارد. همچنین درک دانشآموزان و دبیران از مؤلفههای پنجگانه سواد فناورانه بهترتیب فهم ارتباط فناوری و جامعه و فهم طراحی فناوری با بالاترین میانگین رتبه دارای اولویت اول تا دوم است. کمترین بعد در دانشآموزان و دبیران آنها مربوط به کسب تواناییهای جهان فناورانه است. دبیران و دانشآموزان بهعنوان دو نسل متفاوت از لحاظ سواد فناورانه و درک مؤلفههای آن با هم تفاوت دارند و این تفاوت با توجه به نظریه نابرابری دیجیتالی کاوسنی (2006) نشانه تفاوت نسلی است.
Machine summary:
بر این اساس نظام های آموزشی با گنجاندن آموزش فناوری در برنامه درسی تلاش میکنند تا دانش آموزان را با ماهیت فناوری، نحوه ی طراحی فناوری، ارتباط فناوری با جامعه ، تواناییهای فناورانه و درک جهان فناورانه آشنا سازند و به توسعه سواد فناورانه آن ها کمک کنند.
مدارس متوسطه با ارائه برنامه درسی «آموزش فناوری» تلاش میکنند تا دانش آموزان ویژگیها، مفاهیم ، قلمروها و تأثیر توسعه یک فناوری بر سایر زمینه ها را بشناسند؛ ارتباط بین فناوریها با نیازهای بشری را تشخیص دهند، آثار فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و زیست محیطی فناوریها را درک نمایند و نقش آن در زندگی بشری را تجزیه و تحلیل کنند؛ نحوه ی طراحی و مهندسی فناوری را بفهمند و به نقش پژوهش و ایجاد نوآوری در فناوریها پی ببرند و برای حل مسائل از طریق فناوری بیاندیشند (شاولر١، ٢٠٠٩: ١٨٧ و کازاک ٢، ٢٠٠٩: ١٤٣)؛ توانمندیهای لازم در زمینه کاربرد، نگهداری و ارزیابی مستمر سیستم های فناورانه را به دست آورند و نحوه تلفیق فناوریها در جهان اطراف را در زمینه های مختلف نظیر؛ پزشکی، کشاورزی، بیوتکنولوژی، 3 انرژی، ارتباطات ، حمل ونقل ، صنایع ، کارخانجات و حوزه های عمرانی درک کنند (ویلیامز، ٢٠٠٩: ١٩).
(2006), "Cultural (Re)production of digital inequality in a US community technology initiative", Information, Communication & Society, 9(2),160-181.
International Journal of Technology & Design Education, 24(3): 261-273.
, Jonas Hallström & Magnus Hultén technology education in the 21th century.