Abstract:
در میان شکلگرایان دو دیدگاه متفاوت نسبت به مونتاژ فیلم وجود دارد: دیدگاه نخست، مونتاژ را فرآیند پیوند تصاویر عنصری (نامعین و فاقد استقلال) توصیف میکند و دیدگاه دیگر مونتاژ را برخورد دیالکتیک میان تصاویری سلولی (دارای ساختار) میداند. پژوهشحاضر، ضمن بررسی این دو دیدگاه، تلاش میکند تا از طریق بررسی وجوه اختلاف و مطالعه فصول مشترک، دیدگاهی واحد به مونتاژ از منظر شکلگرایان به دست آورد. برای اینمنظور، ابتدا از هر یک از دو منظر ماده خام مونتاژ بررسی شده است که نتایج این بررسی نشان میدهد میان دیدگاه دو نگره متفاوت به مادهخام مونتاژ در یک ویژگیاساسی - یعنی نامعین بودن معنی - اشتراک وجود دارد و تفاوت دیدگاه بیشتر از آنکه ذاتی باشد، حاصل تفاوت در روش تولید فیلم است. در ادامه، از طریق بررسی تفاوت دو نگره، در روش تولید فیلم و تفاوتهای نظری سردمداران این دو دیدگاه (پودفکین و آیزنشتاین)، بحثی پیرامون فرآیند مونتاژ، ماهیت و محدوده آن صورت گرفته که هدف از این بحث، شناسایی مبانی مشترکی است که نظر این دو دیدگاه را در یک مقوله وحدت میبخشد. در پایان نیز به نتیجهگیری از این مباحث پرداخته شده تا دیدگاه مرکبی از موارد فوق گردِ وجوه وحدتبخشِ دو نگره ارائه گردد.
Machine summary:
"در این میان چند سؤال اساسی (در بررسی این دو نگره شکلگرایان) وجود دارد: نقاط اختلاف و اشتراک دو نظریه چیست؟ اختلافات از چه ناشی میشوند؟ و آیا ممکن است بر اساس اشتراکات به دیدگاهی واحد نائل شد؟ طی مسیری که برای پاسخ به این سؤالات خواهیم پیمود پرسشی جدید نیز مطرح خواهد شد: این پرسش که تفاوت دیدگاه چه تأثیری بر محدوده عمل مونتاژ خواهد داشت؛ به بیان دیگر تفاوتهایی که از دو دیدگاه مختلف به مادهخام مونتاژ و فرآیند آن وجود دارد، ناگزیر تفاوتهایی را در اینکه مونتاژ در کجا صورت میگیرد، ایجاد میکند؛ این پرسش اگرچه در ظاهر مشابه با پرسش در ذات مادهخام مونتاژ است، اما در حقیقت ناشی از پاسخ آن خواهد بود؛ طرفداران مونتاژ با پیوند، از آنجا که به خلوص عنصر گرایش دارند، مونتاژ را محدود به تدوین و اتصال چند نما میدانند؛ درحالیکه نگره برخوردی، قائل به وجود برخورد درون ساختار هر تصویر (سلول) است، بنابراین مونتاژ را به گسترهای وسیعتر شامل چیدمان و ساختار نما نیز توسعه میدهد.
این روش نزدیکترین روش به دیدگاه برخوردی آیزنشتاین است؛ تفاوت ناشی از میزان اختلاف است، گاهی حتی اختلافی نیز در کار نیست و تباین فقط ناشی از همنشینی دو وضعیت که به هرحال (به واسطهای مثل همزمانی یا ارتباط علی) با هم مقایسه میشوند، مانند دو صحنه مونتاژ شده در کنار هم از بالا رفتن ارزش سهام و کشته شدن سربازان در جنگ که ماهیتا با هم در تضاد نیستند یا حتی اختلاف کیفیت در یک مورد معین نیز در آنها مشخص نیست اما همنشینی آنها (در تدوین) سبب مقایسه و استنتاج معنی (رابطه علی میان آنها) میشود؛ این مثالی از فیلم پایان سنتپترزبورگ(1927) پودفکین آنقدر با مفهوم برخورد نزدیک است که آیزنشتاین آن را نوعی از برخورد میداند."